دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
جمعه به جمعه

پنهان ز دیده‌هایی و پیدا نمی‌شوی

ای آخرین بهار! شکوفا نمی‌شوی؟

 

دل‌های ما سراچۀ هر چیز غیر توست

بیهوده نیست در دل ما جا نمی‌شوی

فیض دعا

مباد لحظه‌ای از یادتان جدا باشم

خدا کند همۀ عمر با شما باشم

 

مرا رها مکن از آستانه‌ات آقا

رضا مشو که ز درگاهِ تو جدا باشم

داریم یقین روزیِ او کرب و بلا شد

دیدی رمضان رفته و پر باز نکردم

تا خیمه گهِ سبز تو پرواز نکردم

 

ماه تو گذشت عاشقی آغاز نکردم

من پُست غلامیِ تو احراز نکردم

 

ساقی بده جامی که تو را درک نکردم

شاید که دگر میکده را درک نکردم

 

بی کران وجود

غرقیم در حدود تو غرقیم، یا کریم

در بیکران جود تو غرقیم، یا کریم

 

ما در ازل به پرسش سبز تو آمدیم

در حضرت وجود تو غرقیم، یا کریم

جادۀ عشق

مادر، فدای انتظار چشم‌هایت

جان می‌پذیرم در بهار چشم‌هایت

آخر چرا در انتظار و اضطراب است

شهر پر از اشک و غبار چشم‌هایت؟

تصرُّف

خدایا! این چه سودا، این چه حالی است

که دستانم در این هنگامه خالی است

 

چه دارم غیرِ مُشتی واژه تار

گرفتارم، گرفتارم، گرفتار

آقای همه

در کرببلا دور و بر زینب باش

یعنی همه جا پشت سر زینب باش

 

خواهی که کنم حلال تو شیرم را

آقای همه! تو نوکر زینب باش

یاد مادر

تا همسر خود تو انتخابم کردی

آن ذرّه شدم که آفتابم کردی

 

دیدم حسنت به یاد مادر افتاد

دیشب که تو فاطمه خطابم کردی

نمک‌ پرورده

من مادر سالار غیرت در زمینم

من غصه‌دار فاطمه، امّ‌البنینم

 

من قلب مجروح و پر از احساس دارم

شادم در این دنیا که یک عباس دارم

 

چشم انتظار آمدنت از شریعه‌اند

آماده باش! مقصد ما در سفر یکی است

سرهایمان جداست، ولی بال و پر یکی است

 

اینها برای کشتن ما صف کشیده‌اند

از هر کجای دشت بپرسی خبر یکی است

 

باید اینجا حرم درست کنند

باید اینجا حرم درست کنند

چار تا مثل هم درست کنند

 

با امام حسن سزاوار است

چند باب‌الکرم درست کنند

 

با طلا دور مرقد سجاد

بیتی از محتشم درست کنند

گفتگوی حضرت امّ‌البنین (س) و حضرت زینب (س)

زینب ای زینب محزون و غمین

باغبان گل یاس امّ بنین

 

بر تو ای مادر عباس سلام

من علیک ای همه جا یار امام

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×