دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
میان روضه‌هایت چشم گریان دوست داری

شنیدم سینه‌زن‌ها را پریشان دوست داری

میان روضه‌هایت چشم گریان دوست داری

 

همین اشک و همین دستی که می‌کوبم به سینه 

همین یعنی تو نوکر را کماکان دوست داری

 

این اشک‌ها آبی است بر دوزخ

یادت می‌آید زیر پرچم گریه کردیم؟

هرجا حسین گفتند، در دم گریه کردیم

 

تا کربلا رفتیم و با هم روضه‌ خواندیم

تا کربلا رفتیم و با هم گریه کردیم

 

ما راه از سر گرفتیم

ما راه از سر گرفتیم

تا کربلا پر گرفتیم

 

هر حاجتی هم گرفتیم

از پشت این در گرفتیم

 

اربعین بی‌قراری

نوای ناله و غم‌ها: رقیه

گرفته کاروان دم: یا رقیه

 

رسیده اربعین بی‌قراری

همه برگشته‌اند اما رقیه

 

لباس مشکی من یادگاری زهراست

اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان

مرا ببخش نمردم پس از محرمتان

 

لباس مشکی من یادگاری زهراست

چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غمتان؟

 

خانۀ عشق

بعد از دو ماه، خانه خرابم نکن حسین

بد بوده‌ام ولی تو عتابم نکن حسین

 

حالا که پا به خانۀ عشقت گذاشتم

ما بین عاشقان، تو خرابم نکن حسین

 

روضه‌خوان ارباب

با نالۀ یا حسین بی‌تاب شدی

از داغ لب تشنۀ او آب شدی

 

با زمزمه‌های «أو سمعتم بغریب»

یک عمر تو روضه‌خوان ارباب شدی

 

شور و شیرین

به یاد آن لب شیرین که مصطفی بوسید

ز پا درآورد آخر سرشک شور مرا

 

اذن شهادت

عطش را تو بهانه کردی ای جان که باشد دل بریدن از تو آسان

گرفتی از پدر اذن شهادت تو با بوسه بر آن لب‌های عطشان

حسرت

تکانی خورد مشک و بر زمین افتاد

به راه افتاد اشک و بر زمین افتاد

 

در این مابین خورشید از سر حسرت

به دریا برد رشک و بر زمین افتاد

 

 

حج وداع

با پای پیاده از سفر آمد و رفت از «حج وداع» مختصر آمد و رفت

 

او بر سر جسم شهدا تا دم ظهر هفتاد و دو بار چون پدر آمد و رفت

 

جنون مستند

داغی چه عظیم، کرد در سینه جلوس

شد روضه و با ضجه نفس شد محبوس

 

پرسید کسی: جنونتان مستند است؟

گفتیم: لهوف سید بن طاووس!

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×