دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ظهور حق

   

الا! ای دلبر برده جمالت رونق از گل‌ها!

نهان تا کی بُوَد آن لاله اندر زیر سنبل‌ها؟

 

دل عشّاق خون گردید از هجر رخ ماهت

برافکن برقع از رخسار و بگشا عقده از دل‌ها

جان به قربان حسین (ع)

            

این جهان با همۀ نقش و نما می‌گذرد

محنت و شادی این کهنه‌سرا می‌گذرد

 

چرخ با این عظمت، عاقبتش نیست «بقا»

جلوۀ شمس و قمر سوی «فنا» می‌گذرد

السلام علیک یا زینب کبری

      

مثل نماز مثل دعا صبح و ظهر و شام

ارباب را زدیم صدا صبح و ظهر و شام

 

روضه به روضه گریۀ ما فرق می‌کند

چون فرق بین نافله‌ها صبح و ظهر و شام

ولی‌نعمت دل

ای داغ تو ازل، ولی‌نعمت دل

وی گوهر اشک ماتمت، قیمت دل

 

صد شکر که از میان غم‌های جهان

تنها غم عشق تو شده قسمت دل

 

 

شمیم

مه کاسه به دست حُسن رویت

سرمست گل از شمیم مویت

 

هر جا که گلی ز خاک روید

با یاد تو سینه چاک روید

تعظیم

شکوه نام تو را صبح و شام می‌خوانم

زیارتی است که با احترام می‌خوانم

 

مسافرم که به خاکت نماز عشقم را

شکسته می‌رسم، اما تمام می‌خوانم

حسین، حسین (ع)

ما دو پیاله‌ایم که لبریز باده‌ایم

این دو پیاله را به ملک هم نداده‌ایم

 

تا وقت می‌کنیم حسینیه می‌رویم

ما سال‌هاست شیعۀ گریان جاده‌ایم

ادای حق

عمر صدها نوح می‌خواهد عزای تو حسین

تا بمانیم و بگرییم از برای تو حسین

 

نی غلط گفتم که عمر صد هزاران نوح هم

کم بود بس که عظیم است این بلای تو حسین

برو بیا

بال فرشته که خاک پای حسین است

فرش حسینیۀ عزای حسین است

 

فاطمه دنبالش است، صبح قیامت

هر که به دنبال دسته‌های حسین است

ایاک نستعین

هی خیس می‌شویم و عطشناک می‌رویم

ما تشنگان به چشمۀ افلاک می‌رویم

 

ناپاک و پاک، هر چه که هستیم و بوده‌ایم

اینجا که آمدیم همه پاک می‌رویم

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×