دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
یک آهِ عزا را به دو عالم نفروشم

هر چند که از داغ تو مرثیه به دوشم

یک آهِ عزا را به دو عالم نفروشم

 

من طایر قدسم به زمین آمده‌ام تا

از برکۀ اندوه تو یک جرعه بنوشم

 

حسین کعبۀ عشق است

انیس خاطر عاشق، نگاه معشوق است

اسیر دام بلا در پناه معشوق است

 

اگر وصال میسر نشد یقین دارم

مزار سوخته دل بین راه معشوق است

 

عشق کربلا

در سینه‌ام شرارۀ غم موج می‌زند

وقتی دلم به سمت حرم موج می‌زند

 

وقت نماز جای دعای قنوت هم

فکر حرم فقط به سرم موج می‌زند

 

حیران شدۀ چرخش پرگار حسینم

در دایرۀ عشق، گرفتار حسینم

حیران شدۀ چرخش پرگار حسینم

 

فریاد زند چاک گریبان جنونم

عمری ست که منصورم و بر دار حسینم

 

 

جان فدای عطش کام اباعبدالله

مستی از جام تو سر منزل هوشیاری ماست

بیدل از عشق شدن شیوۀ دلداری ماست

 

مبتلای تب عشقیم و تجلی داریم

درد بیچارۀ این، لذت بیماری ماست

 

آتش

هرکس ز حسن دوست متاعی گرفته است

بیچاره من که از غمش آتش گرفته‌ام

 

کشتۀ مژگان

ای کشتۀ مژگان سیاه تو سپاهی

ما نیز هلاکیم، به ما نیز نگاهی

 

از ما که سیاهیم مگردان نظر خویش

بگذار بیفتند سیاهان به سیاهی

 

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

ای زلف تو هم هندسه، هم شخص مهندس

تاریخ بنا از مژه فرمود مؤسس

 

ما جز الف قامت تو هیچ نگفتیم

شد دال در این مسئله بالای مدرس

 

ذکر لبان ما صف محشر بُود: حسین

شکر خدا که نور ولایت به ما رسید

الطاف خاندان کرامت به ما رسید

 

وقتی برای خون خدا نوحه‌خوان شدیم

بالاترین مقام عبادت به ما رسید

 

قوت غالب

 

لباس خادمی و نوکری مناسب ماست

حسین در دل طوفان خودش مراقب ماست

 

تمام سال، سر سفره‌اش نمک خوردیم

غذای روضۀ ارباب، قوت غالب ماست

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×