دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
مدهوش عطش

 

آن گرامی‌گوهر دریای عشق بود عطشان در دل صحرای عشق

 

آخرین دُردی‌کش بزم الست سرخوش از صهبای باقی، مستِ مست

مصحف

 

شاه دین را بود در درج خیام گوهری رخشنده، عبدالله نام

 

مهر خاصی بین این طفل و شه است کنیتش زین ‌رو ابوعبداللَّه است

رمز اسرار

شه شتابان رفت اندر خیمه‌گاه

 دود آه از خیمه برشد تا به‌ ماه

 

بانگ زد کای جرگه‌ی ماتم‌زده!

جامه‌ی شادی به نیل غم‌زده!

مصحف

شاه دین را بود در درج خیام

گوهری رخشنده، عبدالله نام

 

مهر خاصی بین این طفل و شه است

کنیتش زین ‌رو ابوعبداللَّه است

 

 

هم سنگر زینب

 

ای زینب دوّم محمّد!

زهرای دگر به بیت احمد

 

چون خواهر خویش، هست زهرا

قرآن علی به دست زهرا

شهر محنت

 

در ورود شام با شمر لعین

این چنین گفت «امّ‌کلثوم» حزین:

 

ما اسیران، عترت پیغمبریم

پرده ­پوشان حریم داوریم

شیرزن

 

«امّ‌کلثوم»! علی را دختر!

زهره را انجمن­ آرا اختر

 

میوه‌ی قلب رسول الله است

چه کس از مرتبه‌اش، آگاه است؟

 

سایبان کبوتر

بر شعلۀ جگر، نم باران می‌آورند

باران نبود، دیدۀ گریان می‌آورند

 

با هلهله کنار حرم دف نمی‌زنند

در پیش محتضر به خدا کف نمی‌زنند

 

راز خدا

 

باز به جوش آمده دریاى عشق

 موج زده بحر گهرزاى عشق

 

از دل دریا گهرى ساخته

روشن و تابنده و پیراسته

روح تقدّس

حسین! اى معنى دریاى رحمت!

 کلید اعظم درهاى رحمت

 

تو اى عطشان دشت خون! که هستى؟

 که در هر قطره‌ی خونم نشستى

 

 

خطبۀ امام حسین (ع)

من از تبار عشق و ایثار و جهادم

 آزادگى سرچشمه گیرد از نهادم

 

جدّم رسول الله، ختم المرسلین است

 بابم على یعنى امیرالمؤمنین است

 

براق عاشورا

اى براق لیله الاسراى من!

 لیله الاسراست عاشوراى من

 

مرکب رهوار من! اى ذوالجناح!

 مونس پیکار من! اى ذوالجناح!

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×