دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
معنا

روزی که دل به مهر تو معنا گرفته است

یک قطره عشق داده و دریا گرفته است

 

در بین واژه‌های لغت‌نامۀ خدا

نامم کنار نام تو معنا گرفته است

حسین، حسین (ع)

ما دو پیاله‌ایم که لبریز باده‌ایم

این دو پیاله را به ملک هم نداده‌ایم

 

تا وقت می‌کنیم حسینیه می‌رویم

ما سال‌هاست شیعۀ گریان جاده‌ایم

شهید خدا

 

آنان که خرج بزم عزای تو می‌‌شوند

از زائران کرب و بلای تو می‌شوند

 

جاری کوثرند و مباهات فاطمه

این چشم‌ها که نذر ولای تو می‌شوند

  

ادای حق

عمر صدها نوح می‌خواهد عزای تو حسین

تا بمانیم و بگرییم از برای تو حسین

 

نی غلط گفتم که عمر صد هزاران نوح هم

کم بود بس که عظیم است این بلای تو حسین

برو بیا

بال فرشته که خاک پای حسین است

فرش حسینیۀ عزای حسین است

 

فاطمه دنبالش است، صبح قیامت

هر که به دنبال دسته‌های حسین است

ایاک نستعین

هی خیس می‌شویم و عطشناک می‌رویم

ما تشنگان به چشمۀ افلاک می‌رویم

 

ناپاک و پاک، هر چه که هستیم و بوده‌ایم

اینجا که آمدیم همه پاک می‌رویم

 

برگۀ عبور

ماهی سرخ تنگ بلور محرمیم!

ما صید عاشقانۀ تور محرمیم

 

با گریه بر شما به خدا بانمک‌تریم

تا صاحب دو چشمۀ شور محرمیم

کافی

برای روضه‌ات آقا نه روضه‌خوان کافی است

نه چشم‌های بهاری این و آن کافی است

 

نه اشک ما وَ نه اشک تمامی دنیا

نه گریه‌های بلند پیمبران کافی است

شرط

ما را درست لحظۀ آخر رسانده‌اند

بر سفرۀ عنایت زهرا نشانده‌اند

 

دست مرا به توصیۀ او گرفته و

پای مرا به روضۀ بی‌بی کشانده‌اند

دوباره ماه حسین ...

دوباره بوی محرم؛ دوباره بوی خدا

دوباره روضۀ ارباب، روضۀ سقا

 

دوباره هیئت و زنجیر و سینه و لطمه

دوباره بیرق سرخ حسین و بزم عزا

می‌کُشی مرا

یک روز در عزای خودت می‌کشی مرا

در اوج روضه‌های خودت می‌کشی مرا

 

یک روزِ سرخ، مثل غروب محرمی

آقا خودت برای خودت می‌کشی مرا

آقای بهشت

یک وقت ز خانه‌ات جوابم نکنی

با لفظ برو، خانه خرابم نکنی

 

می‌ترسم از آن لحظه که روز عرصات

در زمزۀ نوکران حسابم نکنی

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×