دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
یا حسین (ع)

ای حضور آسمان در جان خاک

یا حسین‌بن‌علی، روحی فداک

 

ای نماز عشق را تکبیر سرخ

آیت تطهیر را تفسیر سرخ

در سفر

در داغ تو کوه از کمر می‌شکند

دیگر نه عجب اگر که سر می‌شکند

 

تو از دل من چه انتظاری داری؟

وقتی که نماز در سفر می‌شکند!             

چشم به راه

من چشم به راه مشک بر گردن اسب

تا هدیه کنم نوازشی بر تن اسب

 

از کون و مکان نمی‌رسد چیزی جز

اخبار فجیع بی تو برگشتن اسب

ترک یار

می‌روم امّا بدان جانم کنارت مانده است

تا قیامت یا اخا دل، بی‌قرارت مانده است

 

گر چه این گلبرگ‌ها را می‌برند از گلشنت

غم مخور یک باغ پرپر در کنارت مانده است

 

علیکنّ بالفرار

وقتی که زیر و رو همه کرب و بلا شود

باید که از گلوی حسین سر جدا شود

 

امشب که در عزا همه ارکان ماسواست

در آسمان چه شام غریبان بپا شود

تأخیر

دنیا تو را به لحظۀ تقدیر می‌کشید

انگار خط به آیۀ تطهیر می‌کشید

 

زیباترین و زشت‌ترین شکل را خدا

در صحنه‌ای عجیب به تصویر می‌کشید

امام اشک

همراه زخم‌های تنت گریه‌ام گرفت

از پیرهن نداشتنت گریه‌ام گرفت

 

با دیده‌های سرخِ جگر مثل مادرم

هنگام دست و پا زدنت گریه‌ام گرفت

جراحات

نور از نگهم، ضربت شمشیر و سنان برد

ضعف عطشم، از بدنم تاب و توان برد

 

سنگ آمد و زد بوسه به پیشانی قرآن

از شدت خود جای جراحات سنان برد

راضی شدی؟

تو زیر پا رفتی ولی بیچاره زینب

از این به بعد و بعد از این آواره زینب

باید خودت یاری کنی، ورنه محال است

بوسه بگیرد از گلوی پاره زینب

قبله‌نما

به روی نیزه چگونه تو را نظاره کنم

بخند تا که منم خنده‌ای دوباره کنم

 

اگر اجازه دهی لااقل برای تنت

کمی ز چادر خود را کفن قواره کنم

وداع

انگار کسی در نظرت غیرخدا نیست

این مرحله را غیر امام‌الشهدا نیست

 

آئینه‌تر از روی تو خورشید ندیده

این روی برافروخته جز رنگ خدا نیست

شعر عاشورایی حمید سبزواری
برترین شهید

تا گردش زمانه و لیل و نهار هست

نام حسین هست و حسینی شعار هست

 

این نام پرشکوه بر اوراق روزگار

جاوید هست تا ورق روزگار هست

 

تا موج می‌خروشد و تا بحر می‌تپد

یاد از خروش او به صف کارزار هست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×