دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
دوباره شور پیاده‌روی به سر دارم

 

دلم هوای حرم کرده حضرت ارباب

تو را به جان عزیزت بیا مرا دریاب

 

دوباره شور پیاده روی به سر دارم

شبانه سوی حرم، گریه، زمزمه، مهتاب

 

نجف تا کربلا پای پیاده عین معراج است

چه اعجازی است در کویت که دارد بهترین‌ها را

که خالی کرده از شوقش تمام سرزمین‌ها را

 

همه از خانه‌ها بیرون زدند و عازم یارند

دل باجمع بودن داده‌ای گوشه نشین‌ها را

 

نفهمیند یاسین را

رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد پر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد

 

دگرگون شد جهان، لرزید دنیا، زیر و رو شد خاک دمی که زینت دوش نبی روی زمین افتاد

پرندگان غزلمرده

 

چهل شبانه، گذر کرد بر زمین، بی تو  

چهل شبانۀ بی عشق، بی یقین، بی تو

پس از تو، پیرهن سوگوار تا به ابد  

چه بغض‌ها که ندارد در آستین، بی تو

 

محرم و صفر عشق

با یا حسین عشق من آغاز می‌شود  

با اربعین شکوفۀ گل باز می‌شود

با یا حسین می‌رسد از راه، عطر یاس  

با اربعین بهار گل آغاز می‌شود

هر شب ستاره...

ای یار دلنواز من، ای روح پیکرم  

بر خیز ای برادر با جان برابرم

یک اربعین گذشت ز هجرانت، ای حسین  

یک لحظه بی تو ماندن من نیست باورم

قافلۀ داغدیده

آید به سوی دشت غم انگیز کربلا  

از راه دور قافلۀ داغدیده‌ای

آیند کودکان و، زنانی بزرگوار  

با رنج بیکرانه و رنگ پریده‌ای

باور نمی‌کنم...

باور نمی‌کنم که رسیدم کنار تو  

باور نمی‌کنم، من و خاک دیار تو؟

یک اربعین، اسیر بلایم، بلای عشق  

یک اربعین دچار فراقم، دچار تو

مهمان و میزبان

مهمان رسیده، ای تن بی‌سر! برای تو

زینب ز شام آمده تا کربلای تو

 

یک میزبان و این همه مهمان به نیم شب

دشوار نیست، گر چه پذیرش برای تو

 

 

خطبه‌خوان ‌عشق

 

ای فروغت، چلچراغ محفلم، یک اربعین!

دولت وصل تو را من مایلم، یک اربعین

 

ای گل صد برگ زهرا! از شقایق‌ها بپرس

داغ هجرانت چه کرده با دلم، یک اربعین

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×