دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
آرزوی اربعین کربلا

نور مهر آن نگار ماه‌رو دارم هنوز

 سرفرازم چون به مهرش سر فرود آرم هنوز

 

رهنورد کوى عشقم، راه را گم کرده‌ام

 در پى گمگشته‌ی خود جست‌وجو دارم هنوز

 

رباعى

 

اسلام ز سعى مسلمین ریشه گرفت

 وز خون حسین، نخل دین ریشه گرفت

 

نخلى که حسین، روز عاشورا کاشت

 از اشک عزاى اربعین ریشه گرفت

 

شب بعد از اربعین

 

امشب دو چشم زینب اگر خواب می‌رود

با اشک چشم و خون جگر خواب می‌رود

 

امّا ز خاطرات جگرسوز کربلا

با اشک و آه و ناله مگر خواب می‌رود

 

اربعین

ما جدا از تو چه دیدیم، خدا می‌داند

تا چه دیدیم و شنیدیم، خدا می‌داند

 

این سفر بود چهل روز ولی در این راه

این چهل روز چه دیدیم، خدا می‌داند

 

سلام بر حسین

 

سلام بر تو و اصحاب باوفات! حسین!

که ریختند سر و جان به خاک پات، حسین!

 

مجاهدان شهیدی که با فداکاریعلم

زدند به صحرای کربلات، حسین!

قبله دل زندگان

اى کشته‌اى که قبله‌ی زنده‌دلان شدى!

 جاوید شد حق از تو و تو جاودان شدى

 

برگشته است از سفر آن کاروان عشق

 کاو را به سر، تو پیشرو کاروان شدى

 

شرح سفر

اى شُکوه اربعینت جاودانى، اى پدر!

 در برت باز آمدم با ناتوانى، اى پدر!

 

زائرى دیگر نمی‌آید چو ما در اربعین

 از سرشک‌افشانى و آتش به جانى، اى پدر!

 

زنده هر دم شهید

اى کربلا! اى کعبه‌ی عشق و امیدم!

 بعد از جدایى‌ها به دیدارت رسیدم

 

اى کربلا! آغوش بگشا زینب آمد

 من زینبم کز رنج دورى‌ها خمیدم

 

دریاى غم

 

به خاک کربلا تا پا نهادم با سر افتادم

 در این دریاى غم دردا! که بار دیگر افتادم

 

سرت در این سفر با ما به هر جا کرد همراهى

 به یاد آن سر خونین به خاکت با سر افتادم

گواه عشق

 

به کربلاى تو یک کاروان دل آوردم

 امانتى که تو دادى به منزل آوردم

 

هزار بار به دریاى غم فرو رفتم

 که چند درّ یتیمت به ساحل آوردم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×