دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
همدم غم‌ها

پاک‌ترین بانوی روی زمین

نام تو شد فاطمه امّ‌البنین

 

ما ز غم داغ تو دلخسته‌ایم

دل به ولای پسرت بسته‌ایم

لطف امّ‌البنین

من یک کویر تشنه‌ام رحمی به من کن

بر من ببار ای ابر، باران را به تن کن

 

باران بگیرد حال من بهتر از این است

باران ببین دلواپسِ حال زمین است

 

کوه نجات

ای دل بپا کن بار دیگر میهمانی

از ما پذیرایی نما با روضه‌خوانی

 

مائیم و چشم ابری و سودای باران

امشب بیا لطفی نما بر حال یاران

دل غمین

منم امّ‌البنین و دل غمینم

غمین از داغ جانسوز بنینم

 

بقیع را زاشک خود دریا نمایم

به یاد کربلا غوغا نمایم

کربلا تویی...

هرکس هر آن چه دیده اگر هر کجا تویی یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی

 

در تو خدا تجلّیِ هر روزه می‌کند آیینۀ تمام نمای خدا تویی

 

میلاد تو تولد توحید و روشنی است ای مادر پدر! غرض از روشنا تویی

هر سال با حسین تو تحویل می‌شود

 

گفتـنـد وزن و قافیــه تعطیـل می‌شود

قحطـی اسـتعاره و تمثـیل می‌شود

 

قوت گرفت شایعه می‌گفت بعد از این

هر صورتی به آینه تحمیل می‌شود

 

حتـی خبـر رسـیـد کـه از سردی هـوا

گـلدسـته چـند ثـانـیه قندیل می‌شود

ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند چهاردهم

او می‌وزد به حافظۀ تلخ مرده‌ها

طوفان نوح می‌رسد ای سر سپرده‌ها

 

طوفان نوح می‌رسد و سیل می‌خورد

چون تازیانه بر رخ سیلی نخورده‌ها

ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند یازدهم

صد کربلاست زینب و صد کربلا حسین

ستر خداست زینب و خون خدا حسین

 

با پای دل صبور و وفا دار مانده است

تا پای جان سراسر این راه با حسین

ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند هشتم

صحرای داغ بود و تن ماهپاره‌ها

خون می‌چکید از شب بهت ستاره‌ها

 

یاقوت سرخ؟ جزع یمانی؟ عقیق ناب؟

خون خدا فراتر ازین استعاره‌ها

ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند هفتم

ای زینت پدر، گل عالی تبار عشق

ای وامدار نام شما، اعتبار عشق

 

آیینۀ تمام نمای شکوه یاس

زیباترین کلام رسا در مدار عشق

 

خواهر شدی که زخم به مرهم بدل شود

مادر شدی که صبر بیاید به کار عشق

ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند ششم

زینب تمام بار جهان را به دوش داشت

داغ کبوتران جوان را به دوش داشت

 

بغض هزار ابر سترون به شانه‌اش

اشک هزار رود روان را به دوش داشت

ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند پنجم

ماه از دل شکستۀ خواهر خبر گرفت

مثل هلال خم شد و نام صفر گرفت

 

وقت سفر رسید و کسی آب هم نریخت

پشت کبوتری که غریبانه پر گرفت

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×