دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
آموزه‌های باقری

کاری بکن! مگذار شب، خاکستری باشد

سهم تمام خیمه‌­ها شعله‌وری باشد

 

کاری بکن! مگذار این بادِ گریبان سوز

با چنگِ خونینش پی هر روسری باشد

 

هی نامه آوردند کوفی‌­ها که ظهری سرخ

با خون جدّت دست­‌هاشان جوهری باشد

مثل بین الحرمین است مدینه، اما...

یک طرف کاغذ و یک سو قلمش افتاده

قلمش نه دمِ تیغ دو دمش افتاده

 

مثل روز دهم از فرط عطش با طفلان

در شب حجره به روی شکمش افتاده

 

آخرین لحظه همان لحظۀ تلخی است که مرد

دیده از دست ابالفضل علمش افتاده

به مناسبت شهادت امام باقر (ع)
به نیزه قرآن دیده

از کودکی‌اش به نیزه قرآن دیده

با چشمِ خودش کُشتنِ مهمان دیده

 

بیهوده نبود موسمِ حج جان داد!

هفتاد و دو بار عیدِ قربان دیده

قرآن ناطق

قرآن ناطقی

بر روی نیزه، رأسِ تو در حکم بسمله 

جسمت به روی خاک حروفِ مُقطعه

کوتاه سروده
پیام سرمدی

از بادیه بانگ احمدی می‌شنوم

بر نیزه پیام سرمدی می‌شنوم

 

گفتند که بوی سیب، اما انگار

من بوی گل محمدی می‌شنوم

رهایش نکردی...

دلم بد شد اما رهایش نکردی

تو از بین خوبان جدایش نکردی

 

مُحرّم رسید و غلام تو برگشت

نظر بر دل بی­‌وفایش نکردی

السلام ای زینت دوش حبیب

السلام ای زینت دوش حبیب

ناصر دین، آیۀ  فتح القریب

 

السلام ای پیرهن غارت شده

زنده دین حق ز ایثارت شده

کوتاه سروده
قرآن به روی نیزه

نگاهت دارد اعجاز مسیحا

قیامت می‌‎کند صحرا به صحرا

 

بخوان قرآن به روی نیزه و بعد

ببین تازه مسلمان‌های خود را

بوسید تیری گلویِ آن شاخۀ نسترن را

پوشید سرباز کوچک،  قنداقه،  یعنی کفن را پیمود یاس سپیدی راه شقایق شدن را

نالید یعنی مرا هم در کاروانت نصیبی است یعنی که در پیشگاهت آورده‏‌ام جان و تن را

به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)
نگاه کن که لبش ذکر کربلا دارد

 

زره فروخته شد تا تو را به دست آرد

کسی که فاطمه دارد دگر چه غم دارد؟

 

علی دلی است که در سینه بی‌قرار آمد

و آمده است که صد دل به دوست بسپارد

یاد حسین وقت بلا یاری‌ام کند

خواهر نداشتم که پرستاری‌ام کند

مادر نداشتم که مرا یاری‌ام کند

 

این بی کسی خلاصه به بی مادری نشد

بابا نبود رفع گرفتاری‌ام کند

به مناسبت شهادت امام جواد (ع)
لب تشنه، جگر پاره، به یاد کربلا هستم

علاقه‌مند دلداری غریب و با وفا هستم

نماز درد می‌خوانم بر او در اقتدا هستم

 

بود عمری که می‌گریم به یاد دلبری مظلوم

گرفتار غم و درد جواد ابن الرضا هستم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×