دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
فاصله

می‌بُرد روی اسب با خود پا به پا مشک

انگار تقدیرش گره می‌خورد با مشک

 

می‌خواست امیدی برای خیمه باشد

نقش ظریفی داشت در این ماجرا مشک

بی اختیار فاطمه جان گریه می‌کنم

ناگفتنی است درد دل مرتضای تو

در خانه‌ام ببین که چه خالی است جای تو

 

هر شب به جای آب و غذا غصه می‌خورم

یادش به خیر بر سر سفره غذای تو

بوسه‌گاه

بوسه‌گاه پنج معصوم از بدن افتاده است

پیش راه کعبه دست بت‌شکن افتاده است

 

غرق در دریای اشک خون، که مشکش پاره شد

دیده خونباران، ولی لب از سخن افتاده است

او گلی گم کرده دارد من پدر گم کرده‌ام

گوش کن تا دردهایم را بگویم بیشتر

گیسوان غرق خونت را ببویم بیشتر

 

در بیابان بودم و ترسیده بودم بارها

هر قدر از پشت سر از روبرویم بیشتر

آیۀ چهارم کوثر

شدی شهید که غربت عیار داشته باشد

مدینه بعد تو شب‌های تار داشته باشد

 

سه آیه‌ات حسن و زینب و حسین شد اما

نشد که آخر کوثر چهار داشته باشد

 

ستاره‌ای‌ست که هم‌سطح آفتاب شده

خودش به دست خودش کودک، انتخاب شده

ستاره‌ای‌ست که هم‌سطح آفتاب شده

 

علی‌اصغرِ شش ماهه رفت و او مانده

هزار مرتبه از این قضیه آب شده

عباس عاشقی است که همتا نداشته

عباس عاشقی است که همتا نداشته

کس تاب درک عاشقی‌اش را نداشته

 

محرابِ ابروان ابالفضل قبله است

گیرم که شهر، صحنِ مصلا نداشته

قمر خوانده شدی اما، شده خورشید محتاجت

سلام ای زادۀ حیدر، سلام ای ماه دل آرا

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

 

دمِ میخانه بنشستم، اگرچه غافل و پستم

ولی من نوکرت هستم، نگاهی کن بر این شیدا

قرآن فاطمه است که تکمیل می‌شود

آیات عاشقی است که تنزیل می‌شود

یس و مریم است که ترتیل می‌شود

 

کوثر و مُلک بوده و والفجر هم رسید

قرآن فاطمه است که تکمیل می‌شود

فطرس آمد پر گرفت از تو، به ما هم یاد داد

تا میان عاشقان ما هم سری پیدا کنیم

باید از خوبان عالم دلبری پیدا کنیم

 

در مسیر قرب لحظه لحظه باید پیش رفت

باید از این حال، حال بهتری پیدا کنیم

تحیر فتاده به جان ملائک

تو را آفریده که خود را ببیند

تجلی أسمای حسنی ببیند

 

خودش از ازل خیره‌ات بود و حالا

زمانش رسیده که دنیا ببیند

صبر پنهان داشت در کرب و بلا

از قرائن این چنین پیداست در را دیده است

ما شنیدیم، او ولیکن چل نفر را دیده است

 

قبل ضربت خوردن مولا و شاید قبل‌تر

بارها در کوچه‌ها داغ پدر را دیده است

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×