دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بهشت

فرقی ندارد که جهنم یا بهشت است

هرجا که می‌‌گویم حسین، آنجا بهشت است

 

هر روز از این روضه به آن روضه دویده

حق دارد آنکه گفته این دنیا بهشت است

 

روضۀ دمادم

با روضۀ دمادم تو گریه می‌‌کنم

ای با مرام! با دم تو گریه می‌‌کنم

 

هر بار من به ماتم تو گریه کرده‌ام

این بار هم به ماتم تو گریه می‌‌کنم

 

مثل محرّم

مرا با غصّه، محرم آفریدند

دلم را از گل غم آفریدند

 

همیشه در درونم روضه‌خوانی است

مرا مثل محرّم آفریدند

 

روضۀ فاش از رخ مستور می‌‌گیریم ما

نان گرم روضه را از شور می‌‌گیریم ما

از تنور سرد دوزخ، نور می‌‌گیریم ما

 

سردر هر بیت، پرچم می‌‌زنیم از اشک خویش

آخر شیرین زبانی، شور می‌‌گیریم ما

 

روز قرار عاشقان

آخر امام شیعیان! می‌آیی از راه

ای ماه از دیده نهان! می‌آیی از راه

 

از این سفر محض دعای بی قراران

ای مهدی صاحب زمان! می‌آیی از راه

 

مصحف غم‌های کربلا

شب‌های بی قراری چشمم سحر نشد

دلواپسی و غربت و اندوه، سر نشد

آهم کشید شعله، ولی بال و پر نشد

اصلاً کسی ز حال دلم با خبر نشد

 

 

دولت‌سراى گریه

ما هم پیاله‌ایم به شرط سبوى اشک

هم ناله‌ایم لحظۀ هر گفتگوى اشک

 

نامى براى صورت عاشق نهاده‌اند

دولت‌سراى گریه میان دو کوى اشک

 

صدای پای تو از کربلا رسد

دلم برای تو تنگ است، چاره‌ای آقا

به سوی گوشه‌نشینان نظاره‌ای آقا

 

تمام عمر به خود گفته‌ام به خواب مرو

مباد بر تو کند یک اشاره‌ای آقا

 

گدایی‌کردن امثال حاتم

آن‌چنانکه بارش باران  نم‌نم دیدنی است

چشم خیس گریه‌کن‌های شما هم دیدنی است

 

هم نزول حضرت جبریل سوی روضه‌ها

هم گدایی‌کردن امثال حاتم دیدنی است

 

مرهم لطف کن

بر دل بی‌درد ما غم لطف کن

زخم دل را باز مرهم لطف کن

 

بر کویر چشم‌های خشک ما

چشمه‌ای مانند زمزم لطف کن

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×