مشخصات شعر

صدای پای تو از کربلا رسد

دلم برای تو تنگ است، چاره‌ای آقا

به سوی گوشه‌نشینان نظاره‌ای آقا

 

تمام عمر به خود گفته‌ام به خواب مرو

مباد بر تو کند یک اشاره‌ای آقا

 

برای آمدن تو چه کار کردم من؟

چه گویمت چو بپرسی چه کاره‌ای آقا

 

چرا هنوز تو را شاعرانه می‌‌خوانم؟

هنوز در غزلم استعاره‌ای آقا

 

هنوز بودن تو بین ما معمایی است

اگر چه عترت و دین را اشاره‌ای آقا

 

تویی به شهر مدینه هنوز آواره

به شهر خویش نشستن اجاره‌ای آقا!

 

هنوز حرف تقاص شکسته‌پهلویی است

مدینه مانده و یک تخته‌پاره‌ای آقا

 

شبانه‌روز تمام مؤذنان با تو

ندا دهند سر هر مناره‌ای آقا

 

تو را به کعبه قسم فارس‌الحجاز! بیا

که هست منتظر یک سواره‌ای آقا

 

تو نور فاطمه در هر میانه‌ای، آری

که گفته ساکن گوشه‌کناره‌ای آقا؟

 

صدای پای تو از کربلا رسد یعنی

قسم به کشتۀ گودال، چاره‌ای آقا

 

صدای نالۀ یا منتقم به گوش آید

ز نعش بی‌کفن پاره‌پاره‌ای آقا

 

صدای پای تو از کربلا رسد

دلم برای تو تنگ است، چاره‌ای آقا

به سوی گوشه‌نشینان نظاره‌ای آقا

 

تمام عمر به خود گفته‌ام به خواب مرو

مباد بر تو کند یک اشاره‌ای آقا

 

برای آمدن تو چه کار کردم من؟

چه گویمت چو بپرسی چه کاره‌ای آقا

 

چرا هنوز تو را شاعرانه می‌‌خوانم؟

هنوز در غزلم استعاره‌ای آقا

 

هنوز بودن تو بین ما معمایی است

اگر چه عترت و دین را اشاره‌ای آقا

 

تویی به شهر مدینه هنوز آواره

به شهر خویش نشستن اجاره‌ای آقا!

 

هنوز حرف تقاص شکسته‌پهلویی است

مدینه مانده و یک تخته‌پاره‌ای آقا

 

شبانه‌روز تمام مؤذنان با تو

ندا دهند سر هر مناره‌ای آقا

 

تو را به کعبه قسم فارس‌الحجاز! بیا

که هست منتظر یک سواره‌ای آقا

 

تو نور فاطمه در هر میانه‌ای، آری

که گفته ساکن گوشه‌کناره‌ای آقا؟

 

صدای پای تو از کربلا رسد یعنی

قسم به کشتۀ گودال، چاره‌ای آقا

 

صدای نالۀ یا منتقم به گوش آید

ز نعش بی‌کفن پاره‌پاره‌ای آقا

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×