مشخصات شعر

چنین برادر

اگرچه مادر تو، دختر پیمبر نیست
کسی حسینِ علی را چنین برادر نیست

حسین، پیش تو انگار در کنار علی‌ست
کسی چنان که تو، هرگز شبیه حیدر نیست

زلال علقمه، در حسرت تو می‌سوزد
کنار آبی و لب‌های تفته‌ات، تر نیست

به زیر سایهٔ دست تو می‌نشست، حسین
چه سایه‌ای و چه دستی! شگفت‌آور نیست؟

حدیث غیرتت آری شگفت‌آور بود
که گفته ‌است که دست تو آب‌آور نیست؟

شکست، بعد تو پشت حسینِ فاطمه، آه
حسین مانده و مقتل، علیِ اکبر نیست

حسین مانده و قنداقهٔ علی‌اصغر
حسین مانده و شش‌ماهه‌ای که دیگر نیست

نمانده است به دست حسین از گل‌ها
گلی پس از تو، دریغا! گلی که پرپر نیست

هزار سال از آن ظهر داغ می‌گذرد
هنوز روضهٔ جانبازی‌ات، مکرّر نیست

قسم به مادرت ام‌البنین! امامی تو
اگرچه مادر تو، دختر پیمبر نیست

چنین برادر

اگرچه مادر تو، دختر پیمبر نیست
کسی حسینِ علی را چنین برادر نیست

حسین، پیش تو انگار در کنار علی‌ست
کسی چنان که تو، هرگز شبیه حیدر نیست

زلال علقمه، در حسرت تو می‌سوزد
کنار آبی و لب‌های تفته‌ات، تر نیست

به زیر سایهٔ دست تو می‌نشست، حسین
چه سایه‌ای و چه دستی! شگفت‌آور نیست؟

حدیث غیرتت آری شگفت‌آور بود
که گفته ‌است که دست تو آب‌آور نیست؟

شکست، بعد تو پشت حسینِ فاطمه، آه
حسین مانده و مقتل، علیِ اکبر نیست

حسین مانده و قنداقهٔ علی‌اصغر
حسین مانده و شش‌ماهه‌ای که دیگر نیست

نمانده است به دست حسین از گل‌ها
گلی پس از تو، دریغا! گلی که پرپر نیست

هزار سال از آن ظهر داغ می‌گذرد
هنوز روضهٔ جانبازی‌ات، مکرّر نیست

قسم به مادرت ام‌البنین! امامی تو
اگرچه مادر تو، دختر پیمبر نیست

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×