دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
تضمین اشعار جناب امّ‌البنین علیهماالسلام (یا لیت شعری)

امّ‌البنین همسر حبل‌المتین

از بعد عاشورای سالار دین

 

از سوز دل می‌گفت با مسلمین

 

لا تَدْعُوَنّی وَیْکَ اُمّ‌الْبَنین

تُذَکّرینی بِلیُوثِ الْعرین

تا عرش اعلا

من کیم روح ادب روح وفا روح یقینم

من کیم خدمتگزار هل اتی و یاو سینم

 

همسر خورشید هستم مادر ماه زمینم

من کیم من جانشین دخت ختم المرسلینم

پروانه شد

این قصه را بشنو ز من

کز بعد زهرا بوالحسن

 

آن خسرو شیرین سخن

با قلب پر درد و محن

لا تدعونی

ز هاشمیات زنی دل غمین

به پشت دیوار بقیع در زمین

 

نشسته می‌گفت به نسوان دین

با دل مجروحه و حال حزین

حسرت دیدار

مادری هستم که آزاده پسرها داشتم

همسری هستم که در عالم علم افراشتم

 

از امیرالمؤمنین الگوی دین برداشتم

پای جای پای زهرای علی بگذاشتم

 

دُرّ کلام

تا مرا در حرم عاطفه راهم دادند

یک جهان مکرمت و عزت و جاهم دادند

 

یار خورشید ولا گشتم و ماهم دادند

سینه‌ای سوخته و ناله و آهم دادند

 

عرق فاطمی

خوشا به زینب کبری چه همدمی دارد

چه مونسی چه انیسی چه محرمی دارد

 

کسی که نوحه‌گر روضه‌ی علمدار است

کسی که از دم  چشمان خود یمی دارد

سنگ صبور

منم سنگ صبور لانه‌ی عشق

که بودم خانه‌دار خانه‌ی عشق

 

منم در بزم مظلومانه‌ی عشق

سرود نغز و جاویدانه‌ی عشق

ذخر الحسین

من که جدا گشته ز سوی کبریایم

بنت الوقارم مادر حجب و حیایم

 

من برتر از زن‌های والای بهشتم

من خانه‌دار حضرت شیر خدایم

 

تن‌پوش خورشید

به خون دیده تر کن آستین را

به یاد آور حدیث راستین را

 

ببار از آسمان دیده باران

اگر گلپوش می‌خواهی زمین را

شیر بانو

خوب است بانوان جهان این چنین شوند

چون خاک پای فاطمه بالانشین شوند

 

حالا که درک خلق به زهرا نمی‌رسد

خوب است بانوان همه امّ‌البنین شوند

 

حضور فاطمه

سلام از من و پروردگارِ داور من

به فاطمه به حسین و حسن به شوهر من

 

منم که همسریِ شیر حق نصیبم گشت

منم که سرور عالم علیست همسر من

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×