دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بوسۀ آفتاب

گر رفته بود از سر کوی تو آفتاب

برگشته است باز به‌سوی تو آفتاب

 

باغ افق که روز، پر از عطر نور شد

هر صبحدم شکفت به بوی تو آفتاب

به گمانم که شبی پای عَلَم می‌میرم

بنویسید شدم پیر اباعبدالله

نوکری پیر، به تعبیر اباعبدالله

 

بنویسید که از کودکی‌ام تا حالا

بوده‌ام پای به زنجیر اباعبدالله

نور سرمد

روان عالم امکان حسین است

جهان بینش و عرفان حسین است

 

جمال الله و اسم الله اعظم

ظهور اسم «الرّحمان» حسین است

آدم به کربلا که رسید آه و ناله کرد

غم هدیه کن به من که برایم غمت خوش است ماتم گرفته‌ام، چقدر ماتمت خوش است

 

ایمان به دست یاری تو دارم و خوشم پس زخم هدیه کن که مرا مرهمت خوش است

کوتاه سروده
بر بخت ما همیشه عرب رشک می‌برد

در مُلک ری شکوه خدایی بزرگوار

 زرتشت این قبیله شمایی بزرگوار

 

 بر بخت ما همیشه عرب رشک می‌برد

 داماد خانوادۀ مایی بزرگوار

کوتاه سروده
الـقـلبُ لَدَیک

با هر نفسی کـه میکِشم در هرگاه از مولد خویش تـا دم قربانگـاه

با هـر ضربان قلب خود می‌گویم: الـقـلبُ لَدَیک یـا أبـاعَبـــدالله

مدح امام حسن (ع) و امام حسین (ع)
یکی بدون حرم، یکی بدون کفن

ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم می‌زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین

فن شریف

نذر کردم بروم خوب گم و گور شوم

یک دهه از جلوی چشم خودم دور شوم

 

بروم جانب تفتیده‌ترین تاکستان

مست از جذبۀ هفتاد و دو انگور شوم

شوق پرواز

 

 بده در راه خدا، من به خدا محتاجم

 من به بخشندگی آل عبا محتاجم

 

 از قنوت سحر مادرتان جا ماندم

 پسرحضرت زهرا به دعا محتاجم

 

 

قبل از رمضان، سوم شعبان گنهم ریخت

میخانه مگر بال و پرم را بپذیرد

تا آتش مستی جگرم را بپذیرد

 

ظرفیت دل در گرو پاکیِ ظرف است

ای کاش همین مختصرم را بپذیرد

 

در زاویهٔ گردش پیمانه نشستم

تا دستِ گدای سحرم را بپذیرد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×