دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
حسینی و علویّ و محمدی شده‌ام

دوباره روی لبم ذکر یا رضا دارم

به سر دوباره هوای بهشت را دارم

 

گدایی از ازل انگار بوده در خونم

همیشه چشم به دست کریم‌ها دارم

 

کرببلا و طوس

السلام ‌ای آنکه دل‌ها زیر پایت ریخته

حق، جنان را زیر پاهای گدایت ریخته

 

مدح تو ارباب رویائی، خوراک شعرهاست

بس که مضمون در کف صحن و سرایت ریخته

 

به یاد لب تشنۀ کربلا بود

تشکر ز خالق نهایت ندارد

که حمد خداوند، غایت ندارد

 

بزرگی و الطاف و احسان سبحان

به رحمت و نعمت، نهایت ندارد

 

کربلایم نمی‌بری؟

روسیاه آمدم، فقیر توام

تشنۀ جامی ‌از غدیر توام

 

در دو عالم شریف و محترمم

تا زمانی که من حقیر توام

 

می‌نویسم رضا، رضای حسین

تا خدا و دم خدایی توست

معجزات امام رضایی توست

 

عشق، سلطان واجب التعظیم

شغل ایرانیان گدایی توست

 

ماه ذیقعده ماه پرور شد

شب وصل است و باد می‌آید

دل غزلخوان و شاد می‌آید

 

صوت نقّارۀ شما باز از

سمت باب الجواد می‌آید

 

دل از تو کرب و بلای حسین می‌خواهد

برای آمدنت نجمه بیقرارت بود

هزار سرّ مگو دید و رازدارت بود

 

مدینه شاهد شب زنده داری موسی

تمام بارقه‌ها نیز در مدارت بود

 

در گوهرشاد دلم رفت به بین الحرمین

تشنه بودیم که باران نجف را دیدیم

اشک بودیم که دامان نجف را دیدیم

 

در نجف منقبت شاه خراسان گفتیم

مشهدت آمده، سلطان نجف را دیدیم

 

گل فاطمی

ابتدای حرم، امام رضا

انتهای حرم، امام رضا

 

بین صحن و رواق و توی حیاط

همه جای حرم، امام رضا

 

می‌رسد رزق کربلا از تو

درد و درمان ما امام رضاست

راحت جان ما امام رضاست

 

ما غلامان حضرتش هستیم

شاه و سلطان ما امام رضاست

 

اذن طواف مرقد شش‌گوشه دست توست

از عالمی بریدم و اینجا رسیده‌ام

یک عمر بال و پر زدم، اما رسیده‌ام

 

این قطعه با تمام زمین فرق می‌کند

انگار من به عرش معلّی رسیده‌ام

 

عِلمش از جعفر و خلقش حسن و خلق حسین

حمد لله که مائیم گرفتار رضا

عاشق صحن گهرشاد گهربار رضا

 

آرزو داشتم از کودکی‌ام تا حالا

که پناهنده شوم بلکه به دربار رضا

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×