دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ترس از غم طوفان بلا بی معنی است

هر چند که غرق سوز و آه و دردیم

شب‌ها پی موج روضه‌ها می‌گردیم

 

ترس از غم طوفان بلا بی معنی است

چون رو به سفینه النجات آوردیم

 

اذن ورود ما به بهشت خداست، اشک

ما اشک را ز پاکی مادر گرفته‌ایم

این زندگی ز چشمۀ کوثر گرفته‌ایم

 

اذن ورود ما به بهشت خداست، اشک

ما از بهشت هدیه فراتر گرفته‌ایم

مرحمت مادرانه‌

ما نوکران دائم این آستانه‌ایم

با نوکری به درگهتان جاودانه‌ایم

 

ما با دعای مادرتان هیئتی شدیم

ممنون لطف و مرحمت مادرانه‌ایم

حسینی مذهب

من حسینی مذهبم ای یار من

یافته تعظیم از خلق حسن

 

علم تو باشد همه از قیل و قال

و آن من میراث من از جد من

 

خطبۀ زینبیه

اینک زمان، زمان غزلخوانی من است  

بینی ست‌ این دو خط، که به پیشانی من است

های ‌ای یزید بشنو و ابرو گره نزن ‌

این مهمانی تو، نه... مهمانی من است

 

سایۀ آفتاب

من مظهر صبر، زینب کبرایم

 هر جا که بُوَد حسین، من آن جایم

 

هر چند که آفتاب بى‌سایه بُوَد

 من سایه‌ی آفتاب عاشورایم

 

مهمان فرات

سیراب ز چشمه‌ی حیاتیم همه

مجذوب سفینه النّجاتیم همه

 

با یاد اباالفضل و لب تشنه‌ی او

مهمان شریعه‌ی فراتیم همه

 

حریم ملکوت

 

ای دست! ز دست تو مدالم دادند

پرواز به قُرب ذوالجلالم دادند

 

ممنون توام که در حریم ملکوت

تا قطع شدی اذن وصالم دادند

احرام گریه

 

آتش گرفته از پرِ پروانه‌ایم ما

 ز آن رو چون شمع، گرمى هر خانه‌ایم ما

 

پروانه‌ی قبولى پروانه، بال اوست

 در سوختن، مقلّد پروانه‌ایم ما

خطبۀ امام حسین (ع)

من از تبار عشق و ایثار و جهادم

 آزادگى سرچشمه گیرد از نهادم

 

جدّم رسول الله، ختم المرسلین است

 بابم على یعنى امیرالمؤمنین است

 

روضۀ بین الحرمین

از کعبه‌ی عشق عالمین آمده‌ام

وز روضۀ بین الحرمین آمده‌ام

 

امروز دوباره کربلایی شده‌ام

دیروز گر از نزد حسین آمده‌ام

 

کنیز ملکوت

من که از نسل دلیر عربم

ام العباسم و ام الادبم

 

مادر چهار یل رعنایم

من کنیز حرم زهرایم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×