دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
اربعین

 

ای در دلم مقیم که خاکت مقام شد!

خاک از وجود قدس تو قدسی مقام شد

 

برخیز و حال قافله‌ی خویش را ببین

ای میر کاروان که به خاکت مقام شد!

نماز امام حسین (ع) در ظهر عاشورا

 

بسوز ای دل سوزان! به ساز عاشورا

بساز با غم سوز و گداز عاشورا

 

ببر نیاز و بگو راز خویش را به حسین

که هست قبله‌ی راز و نیاز عاشورا

گل احمر تنور

 

ای سر که سر گذاشته‌ای بر سر تنور!

آتش گرفته از غم تو مجمر تنور

 

خورشید پاره پاره‌ی زهرا! چه شد که حال

تو ماهِ روی نیزه‌ای و اختر تنور؟

 

بعد از سه روز

 

ز آن دم که محو بوسه‌ی زیر گلو شدم

رفتیّ و من تو را همه در جست‌وجو شدم

 

کردم زیارت تن صد پاره‌ات ولی

بعد از سه روز با سر تو روبه‌رو شدم

سلام بر تو

ای خون خدا! سلام بر تو!

پیوسته ز ما سلام بر تو!

 

از صبح طلوع آفرینش

تا روز جزا سلام بر تو!

 

ماه روی نی

 

ای ماه روی نیزه که جای تو در دل است!

با دست بسته دست‌رسی بر تو مشکل است

 

از ابتدای قافله تا انتهای آن

هشتاد و چار کودک و زن در سلاسل است

ظلم دوباره

 

گفت راوی که در سپاه یزید

دل بدتر ز خاره هم دیدم

 

غارت مال دیده بودم من

غارت گوشواره هم دیدم

ارباب تشنه است

 

دیدم شبی به خواب که ارباب تشنه است

گفتم به اضطراب که ارباب تشنه است

 

دریا! بکن خروش و بزن موج تا خیام

خورشید! کم‌ بتاب که ارباب تشنه است

حسین سرچشمۀ موّاج عشق

شب شد و این چرخ نیلوفر تماشایى بُوَد

همچو میلیون‌ها شب دیگر تماشایى بُوَد

 

نوعروس آسمان در پرده‌هاى نقره فام

با هزاران چشمک اختر تماشایى بُوَد

یا حسین بن على ادرکنى

بر سر کوى تو با راز و نیاز

 به نیاز آمده‌ام اى همه ناز!

 

بارها گفته و می‌گویم باز

 یا حسین بن على! ادرکنى

اشک عزا

من دلم را به هواى تو نگه داشته‌ام

 کن قدم رنجه که جاى تو نگه داشته‌ام

 

ترسم از اشک غمت چشم من افتد از کار

 خانه‌اى را که براى تو نگه داشته‌ام

 

سلام بیشتر

 

در عزایت دیده گریان، سینه پُرجوشم، حسین!

 یک نیستان ناله دارم، گر چه خاموشم، حسین!

 

بار سنگین غمت را کآسمان نتوان کشید

 دست تقدیر اى عجب! بنهاده بر دوشم، حسین!

 

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×