دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
کوتاه سروده
زهرای بتول کربلایی زینب

تو مهر قبول کربلایی زینب

زهرای بتول کربلایی زینب

ای وارث نهضت حسین بن علی!

در شام، رسول کربلایی زینب

مباد قسمت طفلانتان شود سیلی

خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود  سر تمام عزیزانتان جدا نشود

برادران شما را یکی یکی نکُشند میان حرمله‌ها عمه‌ای رها نشود

ختم روزگار

چشم مرا به وادی تو آفتاب زد

اشک آمد و حجاب به چشم پرآب زد

 

خون شد دل پیالۀ آب از سر نشاط

در پرتو جمال تو باید شراب زد

کوتاه سروده
بمیرد حرمله

چقدر آن قافله شرمنده‌ام کرد

نشان سلسله شرمنده‌ام کرد

تو را نه، کاش مَشکَت را نمی‌زد

بمیرد حرمله، شرمنده‌ام کرد

ام‌البنین شدم که تو مادر بخوانی‌ام

عاشق شدم که از همه بهتر بخوانی‌ام

عاشق که مثل یاس، معطر بخوانی‌ام

 

من از قبیله‌های  بزرگم که آمدم

خدمتگذار خاکی این در بخوانی‌ام

 

دارم چقدر چله و دارم چقدر نذر

تا خاک پای حضرت حیدر بخوانی‌ام

کوتاه سروده
نیت

تیری به سیاه‌چشمی ماه زدند

آن راهزنان که بر حرم راه زدند

 

در دامن خود سنگدلی آوردند

با نیت قربت الی الله زدند

سیل

همچو گل در ره تو جامه دران خواهم شد

یا صبا گشته به هر گوشه دوان خواهم شد

 

ساقیا خانه‌ات آباد مرا نیز بساز

بعد از این واقعه آباد بُتان خواهم شد

کوتاه سروده
شنیدم روضۀ انگشتری را

ببین این روزهای آخری را

شنیدم روضۀ انگشتری را

خداوندا سنان از من گرفته

تمام لذت نامادری را

مکتب تو مهربانی، اسوۀ تو فاطمه

ای امیرالمؤنین را یار یا امّ‌البنین  

ای سرا پا پاکی و ایثار یا امّ‌البنین

 

مکتب تو مهربانی، اسوۀ تو فاطمه

داری از او همچنان آثار یا امّ‌البنین

جا به جا

دلبر کمند خویش فکند و مرا گرفت

زلفش رسید باز مرا دست و پا گرفت

 

بر زلف او نوشته که یا ایها العزیز

یعنی مرا برای رضای خدا گرفت

کوتاه سروده
تو پشت و پناه عالمینی زینب

 بر آل عبا تو نور عینی زینب

تو پشت و پناه عالمینی زینب

در فضل و شرافتت همین بس باشد

اینکه تو شریکه الحسینی زینب

کوتاه سروده
نزدیک‌ترین آینۀ رب، زینب!

هر آینه بانوی مقرب زینب!

نزدیک‌ترین آینۀ رب، زینب!

 

گفتیم وفادارتر از هرکس کیست؟

دیدیم سلیم گفت: زینب، زینب...

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×