دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
نیستان

رفیقان! نینوا میخانۀ ماست

رواقِ شورشِ مستانۀ ماست

 

شفابخش است بوی خاک پاکَش

فدای عاشقانِ سینه چاکش!

قصیده اوحدی دربارۀ کربلا
میوۀ دل زهرا و مرتضی

این آسمان صدق و درو اختر صفاست یا روضۀ مقدس فرزند مصطفاست این داغ سینۀ اسدالله و فاطمه  است یا باغ میوۀ دل زهرا و مرتضاست  

کوتاه سروده
ما را ز خاک کرببلا آفریده‌اند

ما را ز خاک کرببلا آفریده‌اند

 با ذوق چشم‌های خدا آفریده‌اند

 

 ما را ز خاک و یکصد و ده خمرۀ شراب

 تنها به عشق آل عبا آفریده‌اند

کربلا تو بگو

از عمق درد، غریبانه، کربلا تو بگو

هر آنچه دیده­‌ای آری به چشم‌­ها تو بگو

 

بگو که خاک تو، آکنده از خدا شده است

بگو که وسعت یک قرن در تو جا شده است

ای حسین (ع)

ما این سفر به نام تو آغاز می­‌کنیم

با بال جان، به شوق تو پرواز می­‌کنیم

 

از خون و شعله می­‌گذریم و خیال خود

هر دم به عشق روی تو دمساز می­‌کنیم

تا زنده‌ام حسینی‌ام و کربلایی‌ام

از آسمان هفتم اگر سر برآورم 

اعلام می‌کنم که فقط خاک این درم

 

مِهر تو بود شیرۀ جان در وجود من

از لحظه‌ای که شیر به من داد مادرم

کاروان‌ها راهی‌اند و بر لبم جز آه نیست

از غم اینکه مرا تا کربلایش راه نیست

شرح هجران در مجال یک غزل، کوتاه نیست

 

قطره قطره می‌چکد از چشم من باران اشک

کاروان‌ها راهی‌اند و بر لبم جز آه نیست

 

آه هم با دیدن ما می‌کِشَد از سینه آه..

حالِ ماتم دیدگان هم مثل ما جانکاه نیست

هم در نجف هم کربلا پرچم به دست زینب است

صحرا به صحرا، کو به کو، داریم نم نم می‌رویم

پشت سر هم، دم به دم ، آدم به آدم می‌رویم

 

ما هر دو عالم را به این معراج دعوت می‌کنیم

از این سوى عالم اگر آن سوى عالم می‌رویم

 

راهى شدن، دریا شدن، یعنى کمال قطره‌ها

ما هم به راه افتاده‌ایم و جانب یم می‌رویم

 

در حرم روضه خوان خودت هستی

باز هم اربعین رسیده بیا

باز هم از تو بی خبر ماندم

عاشقانت زیارتت کردند

من ولی باز پشت در ماندم

زمان بدرقه‌شان بغضمان شکست آقا

دوباره مثل همه سال‌های قبل از این

ز کاروان رفیقان خویش جا ماندیم

همه، برات گرفتند و رفته‌اند و ما

به پشت پنجرۀ جنت الرضا ماندیم

همه آمادۀ لبیک به ارباب شویم

کاش پایِ دلِ ما هم به نوایی برسد

اربعینی، حرمی، کرب و بلایی برسد

 

آری آقاتر از آنی تو که راهم ندهی

دارم امید که از دوست ندایی برسد

 

خاک پای همه زوّارِ تو روی چشمم

این غباری است که از تازه هوایی برسد

نمی‌دانم دوباره می‌رسم تا کربلا یا نه

هوای اربعین دارد دل بیچاره‌ام یارا

نگاهی کن نگاهی کن دل بیچارۀ ما را

 

نمی‌دانم دوباره می‌رسم تا کربلا یا نه

کنم جاری به لب آقا قسم بر جان زهرا را

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×