دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
گریه بر روضۀ او، صاحب لولاک کند

مرغ بی بال و پر غمکدۀ بغدادیم

روضه و غصه و دردیم، غم و فریادیم

قطره اشکیم که با آه رضا افتادیم

سال‌ها با جگر پاره چنین سر دادیم:

 

مرا طلای گنبد تو بی‌قرار می‌کند

بلیت ماندن است مانده روی دست‌های من

در این همه مسافر حرم نبود جای من؟

 

 رفیق عازم سفر، فقط «سلام» را ببر

سفارش مریض حضرت امام را ببر

 

قطره و دریا

کار‌ من و ضریح تو بالا گرفته است

قلبم میان پنجره‌اش جا گرفته است

 

اذعان کنند در حرمت کل زائران

هرکس که قطره خواسته، دریا گرفته است

 

بین الحرمین ایران

مشهد حرم مطهر سلطان است

قم مرقد پاک بانوی باران است

 

گویند که حد فاصل این دو حرم

بین الحرمین کشور ایران است

 

آقا شجاعتت به علمدار رفته است

بالای شعر خویش نوشتم هوالطیف

تا که کنم ثنای تو، ‌ای حضرت شریف

 

هم پیرو تو تاج سر اهل عالم است

هم منکر تو خوار و سرافکنده و خفیف

 

خیر علی الدوام

به نام قبلۀ ایرانیان، به نام حرم

به نام خادم و جاروکش و غلام حرم

 

به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش

به نام این همه خیر علی الدوام حرم

 

شعله نه، بر معجرش گل ریختند

رحمت بی وقفه‌ای ایجاد شد

آمد و عرش خدا آباد شد

خانۀ موسی بن جعفر شاد شد

غصه و غم از دلم آزاد شد

 

خوش به حال جبرائیل

سلام حضرت بانو گدا نمی‌خواهی؟

عزیز ضامن آهو، گدا نمی‌خواهی؟

 

دلم گرفته به غم خو، گدا نمی‌خواهی؟

شدم اسیر هیاهو گدا نمی‌خواهی؟

 

ما در ایران دو کربلا داریم

شکر بر منّت خدا داریم

باز هم شوق ربّنا داریم

 

ما ز یمن حضور سبز شما

دلی از عشق با صفا داریم

 

معصومه یعنی نور

هرکس گدایی می‌کند بر ساحت زهرا

باید بیاید قم، بیاید خدمت زهرا

معصومه یعنی نور، یعنی عصمت زهرا

پیداست در صحن و سرایش جنّت زهرا

 

رقیۀ موسی ‌بن جعفر

روز تولدت به غلط روز دختر است

در اصل روز آمدنت، روز خواهر است

 

شادند از حضور تو اهل جهان ولی

خوشحالی امام رضا جور دیگر است

 

شد تداعی ولادت زینب

ای جمالت بهار، معصومه

کرمت ماندگار، معصومه

 

یادگار امام هفتم ما

ای رضا را قرار، معصومه

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×