دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
لاله‌های بی سر

.................................................

شکسته، ارغوانی می‌نویسم

به یاد لاله‌های بی سر باغ دوبیتی را سه گانی می‌نویسم

 

 

 

نباید...

نوشتم سر، نباید می‌نوشتم

گل پرپر، نباید می‌نوشتم

 

نوشتم نیزه، مثل خیمه‌ای سوخت

دل خواهر، نباید می‌نوشتم

 

ترکیب بند فتحعلی شاه قاجار (بند سوم)

 

گردید بر سنان سر سلطان دین دریغ                    

افتاد آسمان شرف بر زمین دریغ

 

بر پیکر امام زمان زادۀ زیاد                                 

بگشاد صد هزار کمان از کمین دریغ

بند دهم از ترکیب بند محتشم کاشانی

کای مونس شکسته دلان حال ما ببین

ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین

 

اولاد خویش را که شفیعان محشرند

در ورطۀ عقوبت اهل جفا ببین

بند نهم از ترکیب بند محتشم کاشانی

این کشتۀ فتاده به هامون حسین توست

وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

 

این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی

دود از میان رسانده به گردون حسین توست

بند هشتم از ترکیب بند محتشم کاشانی

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد

شور و نشور واهمه را در گمان فتاد

 

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند

هم گریه بر ملائک هفت آسمان فتاد

بند هفتم از ترکیب بند محتشم کاشانی

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار

خورشید سر برهنه بر آمد ز کوهسار

 

موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه

ابری به بارش آمد و بگریست زار زار

با کاروان نیزه (بند چهاردهم)

قربان آن نی یی که دمندش سحر، مدام

قربان آن می‌ یی که دهندش علی الدوام

 

قربان آن پری که رساند تو را به عرش

قربان آن سری که سجودش شود قیام

 

با کاروان نیزه (بند سیزدهم)

تو پیش روی، و پشت سرت آفتاب و ماه

آن  یوسفی که تشنه برون آمدی زچاه

 

جسم تو در عراق و سرت رهسپار شام

برگشته‌ای و می‌‌نگری سوی قتلگاه

با کاروان نیزه (بند دوازدهم)

گودال قتلگاه، پر از بوی سیب بود

تنهاتر از مسیح، کسی بر صلیب بود

 

سرها رسید از پی هم، مثل سیب سرخ

اول سری که رفت به کوفه، حبیب بود!

با کاروان نیزه (بند یازدهم)

از شرق نیزه، مهر درخشان برآمده ست

وز حلق تشنه، سورۀ قرآن برآمده ست

 

موج تنور پیرزنی نیست این خروش

طوفانی از سماع شهیدان برآمده ست

با کاروان نیزه (بند دهم)

باران می‌ گرفته، به ساغر چه حاجت است؟

دیگر به آب زمزم و کوثر چه حاجت است؟

 

آوازۀ شفاعت ما، رستخیز شد

در ما قیامتی ست، به محشر چه حاجت است؟

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×