دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
مصحف ورق ورق

ای مصحف ورق ورق، ای روح پیکرم!

آیا تویی برادر من؟ نیست باورم

 

با آنکه در جوار تو یک عمر بوده‌ام

نشناسمت کنون که تو هستی برادرم

به پیشگاه حضرت اباعبدالله الحسین (ع)

خورشید از داغ سرت می‌سوزد این­جا

همراه آه خواهرت می­‌سوزد این­جا

 

افتاده­‌ای بر خاک صحرا غرقه در خون

صد خیمه در دور و برت می­‌سوزد این­جا

شام غریبان

خاک غم بر سر گلزار جهان باد امشب

رفته گلزار نبوّت همه بر باد امشب

 

خرگه چرخ ستم پیشه بسوزد که بسوخت

خرگه معدلت از آتش بیداد امشب

غم تا ابد

به خون غلتید جانی تشنه تا جانان ما باشد

که داغش تا قیامت آتشی در جان ما باشد

 

سری گردن کشید از مرگ، قدر نیزه‌‌ای روزی

که نامش آفتاب جان سرگردان ما باشد

خیمه‌‌های سوخته

ماند خاکستر به جا از خیمه‌‌های سوخته

سبز شد بانگ عزا از خیمه‌‌های سوخته

 

می‌‌رود تا آسمان همراهِ بانگ یا حسین

شعلۀ شور و نوا از خیمه‌‌های سوخته

باز طوفانی شده دریای دل

باز طوفانی شده دریای دل

موج سر بر ساحل غم می‌زند

 

باز هم خورشید رنگ خون گرفت

بر زمین نقشی ز ماتم می‌زند

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×