مشخصات شعر

باز طوفانی شده دریای دل

باز طوفانی شده دریای دل

موج سر بر ساحل غم می‌زند

 

باز هم خورشید رنگ خون گرفت

بر زمین نقشی ز ماتم می‌زند

 

باز جام دیده‌ها لبریز شد

باز زخم سینه‌ها سر باز کرد

 

در میان ناله و اندوه و اشک

حنجرم فریادها آغاز کرد

 

می‌نویسم شرح این غم نامه را

داستان مشک و اشک و تیر را

 

می‌نویسم از سری کز عشق دوست

کرد حیران تیغۀ شمشیر را

 

گوئیا با آن همه بیگانگی

آب هم با تشنگان بیگانه بود

 

در میان آن همه نامردمی

اشک آب و دیده‌ها پیمانه بود

 

تیغ ناپاکان برآمد از نیام

خون پاکی دشت را سیراب کرد

 

خون خورشید است بر روی زمین

کآسمان تشنه را سیراب کرد

 

می‌شود خورشید را انکار کرد؟

زیر سم اسب‌ها در خاک کرد؟

 

می‌شود آیا که نقش عشق را

از درون سینه‌هامان پاک کرد؟

 

گر نشان عشق را گم کرده‌ایم

در میان آتش آن خیمه هاست

 

گر به دنبال حقیقت میرویم

حق همین جا حق به روی نیزه‌هاست

 

بازهم در ماتم روی حسین

باز هم در سوگ آن آلاله‌ایم

 

یادتان باشد حیات عشق را

وامدار خون سرخ لاله‌ایم

 

(با اندکی تصّرف و تلخیص)

باز طوفانی شده دریای دل

باز طوفانی شده دریای دل

موج سر بر ساحل غم می‌زند

 

باز هم خورشید رنگ خون گرفت

بر زمین نقشی ز ماتم می‌زند

 

باز جام دیده‌ها لبریز شد

باز زخم سینه‌ها سر باز کرد

 

در میان ناله و اندوه و اشک

حنجرم فریادها آغاز کرد

 

می‌نویسم شرح این غم نامه را

داستان مشک و اشک و تیر را

 

می‌نویسم از سری کز عشق دوست

کرد حیران تیغۀ شمشیر را

 

گوئیا با آن همه بیگانگی

آب هم با تشنگان بیگانه بود

 

در میان آن همه نامردمی

اشک آب و دیده‌ها پیمانه بود

 

تیغ ناپاکان برآمد از نیام

خون پاکی دشت را سیراب کرد

 

خون خورشید است بر روی زمین

کآسمان تشنه را سیراب کرد

 

می‌شود خورشید را انکار کرد؟

زیر سم اسب‌ها در خاک کرد؟

 

می‌شود آیا که نقش عشق را

از درون سینه‌هامان پاک کرد؟

 

گر نشان عشق را گم کرده‌ایم

در میان آتش آن خیمه هاست

 

گر به دنبال حقیقت میرویم

حق همین جا حق به روی نیزه‌هاست

 

بازهم در ماتم روی حسین

باز هم در سوگ آن آلاله‌ایم

 

یادتان باشد حیات عشق را

وامدار خون سرخ لاله‌ایم

 

(با اندکی تصّرف و تلخیص)

۳ نظر
 
  • ابوالفضل ۱۳۹۶/۱۱/۱۳

    is good

  • بهزاد حیدری ۱۳۹۴/۰۷/۲۷

    با سلام و احترام شعری که در آن سایت محترم منتشر گردیده سرودۀ حقیر می باشد که در محرم سال 1423 هجری قمری حدود 13 سال پیش در محفلی دانشجویی در دانشگاه صنعتی سهند تبریز قرائت کردم. سپاسگزار می شوم اگر نام بنده ذیل شعر درج گردد. باتشکر بهزاد حیدری پارام behzad_heydaree@yahoo.com

  • پاسخ مدیر ۱۳۹۴/۰۷/۲۷

    سلام علیکم نام شاعر سمت راست شعر درج می شود که قبل از تذکر شما هم موجود بوده است.

  • فاطمه اسدی ۱۳۹۱/۱۰/۰۹

    بسیار زیبا ودلنشین بود

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×