دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
روح تقدّس

حسین! اى معنى دریاى رحمت!

 کلید اعظم درهاى رحمت

 

تو اى عطشان دشت خون! که هستى؟

 که در هر قطره‌ی خونم نشستى

 

 

چراغ جاویدان

حریم کعبه‌ی عشق است آستان حسین

 محیط جوهر عشق خداست جان حسین

 

چراغ هیچ کس ار تا سحر نمی‌سوزد

 جهان‌فروز بُوَد نور جاودان حسین

 

راه توبه

 

اى برترین گواه، خداى یگانه را!

 دارى از آن یگانه هزاران نشانه را

 

تو متّصل به مبدأ فیضىّ و تا معاد

 دریاى رحمت تو نبیند کرانه را

داغ کربلا

اى دوست! در هواى تو می‌سوزم

 می‌سوزم و براى تو می‌سوزم

 

چون ابر از فراق تو می‌گریم

 چون شمع در هواى تو می‌سوزم

 

خورشید بى‌زوال

 

اى یکّه‌تاز عرصه‌ی صبر و رضا! حسین!

 وى رهنماى قافله‌ی کربلا! حسین!

 

جان رسول و نور دل بضعه الرّسول!

 خون خدا و زاده‌ی خون خدا! حسین!

سلیمان کربلا

خوشا جانى که جانانش حسین است

 خوشا دردى که درمانش حسین است

 

بُوَد فرمان‌رواى کشور دل

 خوشا مُلکى که سلطانش حسین است

 

گوهر دوستى

عرض حاجت ز چه بر مردم سفّاک بریم؟

 گوهر پاک چرا در بر ناپاک بریم؟

 

ما جگرسوخته‌ی عشق حسینیم و مدام

 نام آن تشنه جگر با دل صد چاک بریم

 

عطر بهشت

شناخت هر که تو را جز خدا بجوید؟ نه

 به غیر راه تو راهى دگر بپوید؟ نه

 

اسیر عشق تو آزادی‌اش در این بند است

 شکسته از غم تو مومیا بجوید؟ نه

 

تاج افتخار

 

مهر تو را به عالم امکان نمی‌دهم

 این گنج، پُربهاست؛ من ارزان نمی‌دهم

 

گر انتخاب جنّت و کویت به من دهند

 کوى تو را به جنّت و رضوان نمی‌دهم

روح نماز

 

اى قبله‌ی راز! یا اباعبدالله!

 وى روح نماز! یا اباعبدالله!

 

خود راز خداوندى و کوى تو بُوَد

 خلوت‌گه راز، یا اباعبدالله!

سلام بر سوّمین امام

 

سلام ما به تو! اى سوّمین امام! حسین!

 که در حضور تو مهدى کند سلام، حسین!

 

سلام بر تو که در زیر تیغ با لب خشک

 براى شیعه فرستاده‌اى پیام! حسین!

 

عشق حسین

دل از جهان بریدم و گفتم حسین حسین

 عشقش به جان خریدم و گفتم حسین حسین

 

دادند چون که باده‌ی قالوا بلى مرا

 ز آن جرعه‌اى چشیدم و گفتم حسین حسین

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×