دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
اربعین؛ یادت هست؟

آه! اینجاست شروع سفرش، یادت هست؟

«نینوا... ماریه... نام دگرش...»، یادت هست؟

 

آه! اینجاست مناجات شب آخر او

حال نیمه شب و آه سحرش یادت هست؟

اربعین؛ حکایت تن بی سر

چهل شب است فقط گریه کرده‌ام بی تو

چهل شب است برادر که مانده‌ام بی تو

 

ز بعدِ صحنۀ گودال و بی تو گشتنِ من

بدون محرم و یاور، شکسته‌ام بی تو

اربعین؛ دردسر انگشتر...

زینب رسیده از سفر برخیز ارباب

با کاروانی خون جگر، برخیز ارباب

 

برگشته‌ام از شام و کوفه، قد خمیده

آورده‌ام صدها خبر، برخیز ارباب

اربعین؛ لبیک

ای مظهر صفات خدا أیّها العزیز

ای امتداد نور هدی أیّها العزیز

 

ای که کریم هستی و از نسل ذوالکرام

پر کن دو دست خالی ما أیّها العزیز

سوز دل

بسوز ای دل که امروز اربعین است

عزای پور ختم المرسلین است

 

قیام کربلایش تا قیامت

سراسر درس، بهر مسلمین است

غوغای غم

بار بگشایید، اینجا کربلاست

آب و خاکش با دل و جان آشناست

 

بر مشام جان رسد بوی بهشت

به به از این تربت مینو سرشت

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×