دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
جفای تاریخ

 

هرکس به جهان تو را ثنا کرده بسی

خشنود دل فاطمه را کرده بسی

ای دختر با وقار زهرا و علی!

در حق تو تاریخ، جفا کرده بسی

 

روضه‌خوانی

شش‌ماه شبیه روضه‌خوان می‌خواندی

از غربت و داغ بی‌کران می‌خواندی

از نیزه و قتلگاه و خون می‌گفتی

از طشت طلا و خیزران می‌خواندی

 

 

غم مجسّم

 

تو وارث اندوه محرّم هستی

تندیس غم، اندوه مجسّم هستی

 

زینب که غم است و غم که زینب، پس تو

ای سنگ صبور! خواهر غم هستی

 

زینبین (س)

 

شب و درد و تب است و «امّ کلثوم»

جهانی مطلب است و «امّ کلثوم»

 

تمام حجم داغ شام و کوفه

به دوش زینب است و «امّ کلثوم»

حقیقت پاک

ای خواهر آفتاب زینب!

ای آمده هم­رکاب زینب!

 

خوش! مرثیۀ تو کوفه را سوخت

در تسلیت جناب زینب

 

 

حقیقت پاک

 

ای نخل وفا! گل تولّا!

«امّ‌کلثوم»! دخت مولا!

 

چون غنچه ز بس حیا که داری

گشته است وجود تو، معمّا

دامنت دانشسرای کربلا

السّلام ای فاطمه امّ البنین

السّلام ای بانوی دنیا و دین

 

السّلام ای همسر شیر خدا

مادر عبّاس، شمشیر خدا

صاحب یک ماه و سه اختر

قسمت این بود که تو محرم حیدر باشی

به علی مونس و هم خانه و همسر باشی

 

قسمت این بود که در زندگی مشترکت

به عزیزان دل فاطمه مادر باشی

قصیدۀ عاشورایی قاآنی
غم سلطان اولیا

بارد چه؟ خون! که؟ دیده! چه سان؟ روز و شب! چرا؟

از غم! کدام غم؟ غم سلطان اولیا

 

نامش که بد؟ حسین! ز نژاد که‌؟ از علی

مامش که بود؟ ‌فاطمه‌ جدش که‌؟ ‌مصطفی!

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×