دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
گریه کنیم

در سایۀ پر‌‌های علم گریه کنیم با شورش شعر محتشم گریه کنیم

ای کاش شب جمعه، کنار گودال با مادر صاحب حرم گریه کنیم

 

قلب مکدر

 

هر چند که زخم سینه از در دارد هم قلب پر از خون و مکدر دارد

هر هفته می‌آید به حرم تا گویند این کشتۀ سر بریده مادر دارد

 

مقام نوکری

شد آسمان ز رفعت تو زیر خاک‌ها عشق تو شد ورای تمام ملاک‌ها

 

من از مقام نوکری تو کسی شدم! گرچه شدست نام من از بی پلاک‌ها

 

اسباب نجات

 

اسباب نجات کائنات است، حسین

فیاض جمیع ممکنات است، حسین

 

چون کشتی چار موجه شد در شط خون

با آن‌که سفینۀ النجاه است حسین

ساقۀ عرش

 

سرچشمۀ خیر و برکات است حسین

معراج صلات‌ و صلوات است حسین

 

فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش

مصباح هدی، فُلک نجات است حسین

چشمۀ حیات

 

من در بر کشتی نجات آمده‌ام 

در ساحل چشمه‌ حیات آمده‌ام

 

تا زودتر از زود گناهم بخشند

قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام

کشور عشق

 

از روی حسین تا نقاب افکندند

در کشور عشق، انقلاب افکندند

تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد کشتی نجات را به آب افکندند

محبوب خدا

 

محبوب خدا چشمۀ جاری حیات

خورشید رسل که بر روانش صلوات،

 

فرمود به امت که حسین بن علی

مصباح هدایت است و کشتی نجات

 

توفان بلا

 

حلال جمیع مشکلات است حسین

شویندۀ لوح سیئات است حسین

 

ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟

جایی که سفینه النجاه است حسین

مهریۀ مادر

 

خاک قدمش آب حیات است حسین

مهریۀ مادرش فرات است حسین

 

غرقیم به دریای معاصی اما

شادیم که کشتی نجات است حسین

 

چشمۀ فرات

شاهی که سفینه النجاتش خوانند

مصباح هدای کائناتش خوانند

 

آلوده به خاک ماتم اوست هنوز

آن آب که چشمۀ فراتش خوانند

 

مصباح هدی

مصباح هدی به کائنات است، حسین

فیاض جمیع ممکنات است، حسین

 

کان کرم و بحر عطا و احسان

یعنی که سفینۀ نجات است حسین

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×