دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
یگانه صاحب پرچم

نوای سینه به هر دم فقط اباالفضل است

یگانه صاحب پرچم فقط اباالفضل است

 

رعیت‌اند همه خلق و پادشاه است او

بدان که مالک ما هم فقط اباالفضل است

بی تکیه‌گاه

پاره به پاره روی زمین قرص ماه ریخت

تا علقمه رسید ولی بین راه ریخت

 

پا می‌شود، دوباره زمین می‌خورد حسین

دست خودش نبود که بی تکیه‌گاه ریخت

‌مه محترم عشق

می‌زنم دم ز علمدار رشید حرم عشق

شه با کرم عشق

‌مه محترم عشق

صفای قدم عشق

حضرت مشکل‌گشا

همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است

چرا که حضرت مشکل‌گشا، اباالفضل است

 

دو دست داده به راه خدا و پس چه عجب

اگر که معنی دست خدا، اباالفضل است

خدا به ماه رسانده است دست دریا را

چنان که وقت عطش جرعه‌ای گوارا را

طلب کنید فقط ساقی العطاشا را

 

هنوز جای علامت به شانۀ پدر است

سپرده زیر علم دست صاحبش ما را

نقطۀ پرگار

دستی از معجزه سرشار تویی یا عباس

قمر حیدر کرار تویی یا عباس

 

به همان نهر که طوف تو نموده است قسم

کعبۀ گنبد دوار تویی یا عباس

دست تو سویی، مشک سویی

افتادی و هرکس که در دور و برت بود

با نیزه یا شمشیر بالای سرت بود

 

دست تو سویی مشک سویی دشمنت باز

راضی نشد، در فکر دست دیگرت بود

قامت معیار

آنجا که حرف قامت بالابلندهاست

گر بگذری قیامت بالابلندهاست

 

جایی که قامتت شده معیار، وصف سرو

در نوع خود ملامت بالابلندهاست

 

تو جعفر طیار دشت کربلایی

تو کیستی؟ لب تشنۀ جام بلایی

فرماندۀ کل قوای کربلایی

 

سقایی و سردار مقطوع الیدینی

باب العطا باب الکرم باب الحسینی

سرمایه‌های آخر

دیدم خودم بال و پرت می‌ریخت عباس

دشمن چگونه بر سرت می‌ریخت عباس

 

می‌خواستم ‌جمعت کنم‌ تا خیمه آرم

دیدم دوباره پیکرت می‌ریخت عباس

 

علقمه عطر گل یاس گرفت

چه بلایی است خدایا به سرم آمده است؟

از ره دور غمی در نظرم آمده است

 

تا پذیرای غمی سخت شوم، باردگر

اشک غم بدرقۀ چشم ترم آمده است

حروف مقطعه

طوفان تیر، کار عمو را خراب کرد

این مشک پاره،  نقشۀ او را بر آب کرد

 

می‌خواست «یا سکینه» به قولش عمل کند

باران تیر،  سخت عمو را جواب کرد

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×