دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
تیغ شعاع

 

ای صبح! کز جگر، دم‌ سردی کشیده‌ای

در ماتم حسین، گریبان دریده‌ای

 

ای مهر! اگر تو نیز عزادار نیستی

تیغ شعاع از چه سرا‌پا کشیده‌ای؟

 

خیل فرشته

آب بقا که در ظلمات است، جای او

باشد سیاه‌پوش، هنوز از برای او

 

لب‌تشنه جان سپُرد به خاک آن ‌که تا ابد

در چشم آب، سرمه شود خاک‌ پای او

 

سیاه‌پوش

ایّام در‌هم است از این ماجرا هنوز

دارد به یاد، واقعۀ کربلا هنوز

 

دارد از این معامله، روح نبی، ملال

در ماتمند، سلسلۀ انبیا هنوز

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×