دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
کربلا را ز جنان یارترین می‌آید

عشق را بین که علمدارترین می‌آید اشک را بین که گهربارترین می‌آید

 

شد شریک غم ایام حسینش زینب عشق را مَحرم و غمخوارترین می‌آید

همچنان فاطمه بانوی عباداتی تو

 

آنکه نام از طرف خالق اعظم دارد مدح و تمجید ز پیغمبر اکرم دارد

 

کیست جز حضرت زینب که سرا پرده او حاجبی پاک، چنان حضرت مریم دارد

گلریز

 

فکر بِکرم چو زِ هَر دایره پرهیز کند روی‌گردان نظر از هر غم ناچیز کند

 

گوش دل راز مگو بشنود از پردۀ غیب تا چه مقدار کسی گوش دلی تیز کند

گلوی برادر

ای داده ز دست، یاور خود را

وز دست نداده باور خود را

 

ای برده به ساحل یقین از موج

کشتیِّ به خون شناور خود را

ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند اول

می‌گوید از شکستن سرو تناورش

این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...

 

زینب درست مثل پدر حرف می‌زند

میراث مادر است دلِ داغ پرورش!

 

می‌گوید از مصیبت سرخی که دیده است

از قتل عام چلچله‌ها در برابرش!

ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند دوازدهم

خمپاره پاره‌های دلم را نشان گرفت

آتش به خانۀ دل پیر و جوان گرفت

 

خمپاره سمت صحن حرم رفت و ناگهان

خورشید شعله‌ور شد و در آسمان گرفت

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×