دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
عطر گل یاس از ضریحت می‌تراود

دور و بر خود می‌کشی مأنوس‌ها را

إذن پریدن می‌دهی طاووس‌ها را

 

وا می‌کنی سمت کویر این حوالی

با لطف پاکت پای اقیانوس‌ها را

 

زینب شاه خراسان

رضا نشست و به معصومه‌اش نگاه انداخت

چنانکه چشمۀ ذوق مرا به راه انداخت

 

خدا چه خوب ادا کرده حق مطلب را

به نام فاطمه آورده است زینب را

 

مثل عمه‌ات زینب

هم شدی یاور امام رضا

هم شدی خواهر امام رضا

 

شأنت این گشته است که هستی

دختر مادر امام رضا

 

تا که آهو می‌رود، پشتش کبوتر می‌رسد

از کریمان سنگ می‌خواهیم ما، زر می‌رسد

در حرم از آنچه می‌خواهیم، بهتر می‌رسد

 

لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است

وقت احسان، پشت آن احسان دیگر می‌رسد

 

مثـل زینب سفیر شد هر سـو

بـاز هم جـام دیـده‌ها خـون شـد

سینـه همـچـون مدینه محزون شـد

 

از مـدینـه به سینه آه افتـاد

شـهر تا شـهر؛ نالـه راه افتـاد

زینبِ ضامن آهوست همه کارۀ ما

ما گدایان قم و شهر خراسان هستیم

عاشق و در به در و بی سر و سامان هستیم

 

خاک زیر قدم ذریۀ زهراییم

نسل در نسل همه نایب سلمان هستیم

مدح حضرت معصومه (س)
یاد بهشت جرم کمی نیست پیش تو

عمری غبار حضرت معصومه‌ایم ما

تا در جوار حضرت معصومه‌ایم ما

هرچند بار حضرت معصومه‌ایم ما

در سایه سار حضرت معصومه‌ایم ما

 

اهل دیار حضرت معصومه ایم ما

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×