مشخصات شعر

مدح حضرت معصومه (س)

یاد بهشت جرم کمی نیست پیش تو

عمری غبار حضرت معصومه‌ایم ما

تا در جوار حضرت معصومه‌ایم ما

هرچند بار حضرت معصومه‌ایم ما

در سایه سار حضرت معصومه‌ایم ما

 

اهل دیار حضرت معصومه ایم ما

 

ای آرزوی پنجره فولاد آمدیم

ای قبله‌گاه طاق گوهرشاد آمدیم

بر خاک بوسه داده و بر باد آمدیم

باب الجواد حاجت ما داده آمدیم

 

حالا کنار حضرت معصومه‌ایم ما

 

تا نور می‌دمی به تمام چراغ‌ها

رد می‌شویم مثل نسیم از رواق‌ها

معراج می‌رویم به دوش براق‌ها

فریاد می‌شویم از این اشتیاق‌ها

 

دل بی قرار حضرت معصومه‌ایم ما

 

ما را که عمر نوح دمی نیست پیش تو

ما گشته‌ایم، هیچ غمی نیست پیش تو

شاه و گدا زیر و بمی نیست پیش تو

یاد بهشت جرم کمی نیست پیش تو

 

محو بهار حضرت معصومه‌ایم ما

 

روح الامین که حاجب دولت‌سرای توست

از خادمان کعبۀ دارالشفای توست

تو کیستی که صحن رضا در هوای توست

ایوان طلا هوایی گنبد طلای توست

 

شکرش دچار حضرت معصومه‌ایم ما

 

با لطف مادرانه‌ات احیا شدیم شکر

برکه نه، رود نه، دریا شدیم شکر

مولا نگاه کرده و آقا شدیم شکر

ذریه‌های حضرت زهرا شدیم شکر

 

ایل و تبار حضرت معصومه‌ایم ما

 

بانو! اگر چه پیش تو خشت محقریم

از خشت‌های خانۀ موسی بن جعفریم

عمری است از کنار شما لقمه می‌بریم

از صحن جامع آمده‌ایم و کبوتریم

 

سجده گذار حضرت معصومه‌ایم ما

 

ما را نشان گرفت اگرچه ملال غم

هرچند پر شده همه جا قیل و قال غم

ما را گره زدند به پرهای بال غم

ما را گره زدند ولی بی خیال غم

 

تا خاکسار حضرت معصومه‌ایم ما

 

تا سر سپردۀ علم زینبیه‌ایم

سر می‌دهیم و مرد غم زینبیه‌ایم

ما از غبار محترم زینبیه‌ایم

ما کشته مردۀ حرم زینبیه‌ایم

 

چون ذوالفقار حضرت معصومه‌ایم ما

 

مدح حضرت معصومه (س)

یاد بهشت جرم کمی نیست پیش تو

عمری غبار حضرت معصومه‌ایم ما

تا در جوار حضرت معصومه‌ایم ما

هرچند بار حضرت معصومه‌ایم ما

در سایه سار حضرت معصومه‌ایم ما

 

اهل دیار حضرت معصومه ایم ما

 

ای آرزوی پنجره فولاد آمدیم

ای قبله‌گاه طاق گوهرشاد آمدیم

بر خاک بوسه داده و بر باد آمدیم

باب الجواد حاجت ما داده آمدیم

 

حالا کنار حضرت معصومه‌ایم ما

 

تا نور می‌دمی به تمام چراغ‌ها

رد می‌شویم مثل نسیم از رواق‌ها

معراج می‌رویم به دوش براق‌ها

فریاد می‌شویم از این اشتیاق‌ها

 

دل بی قرار حضرت معصومه‌ایم ما

 

ما را که عمر نوح دمی نیست پیش تو

ما گشته‌ایم، هیچ غمی نیست پیش تو

شاه و گدا زیر و بمی نیست پیش تو

یاد بهشت جرم کمی نیست پیش تو

 

محو بهار حضرت معصومه‌ایم ما

 

روح الامین که حاجب دولت‌سرای توست

از خادمان کعبۀ دارالشفای توست

تو کیستی که صحن رضا در هوای توست

ایوان طلا هوایی گنبد طلای توست

 

شکرش دچار حضرت معصومه‌ایم ما

 

با لطف مادرانه‌ات احیا شدیم شکر

برکه نه، رود نه، دریا شدیم شکر

مولا نگاه کرده و آقا شدیم شکر

ذریه‌های حضرت زهرا شدیم شکر

 

ایل و تبار حضرت معصومه‌ایم ما

 

بانو! اگر چه پیش تو خشت محقریم

از خشت‌های خانۀ موسی بن جعفریم

عمری است از کنار شما لقمه می‌بریم

از صحن جامع آمده‌ایم و کبوتریم

 

سجده گذار حضرت معصومه‌ایم ما

 

ما را نشان گرفت اگرچه ملال غم

هرچند پر شده همه جا قیل و قال غم

ما را گره زدند به پرهای بال غم

ما را گره زدند ولی بی خیال غم

 

تا خاکسار حضرت معصومه‌ایم ما

 

تا سر سپردۀ علم زینبیه‌ایم

سر می‌دهیم و مرد غم زینبیه‌ایم

ما از غبار محترم زینبیه‌ایم

ما کشته مردۀ حرم زینبیه‌ایم

 

چون ذوالفقار حضرت معصومه‌ایم ما

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×