دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
نامۀ منظوم

این دفتر عشق، نامه‌ای منظوم است

از خواهر خورشیدترین مظلوم است

 

مرثیّۀ کربلاست در هر بیتش

این داغ بزرگ از دل «کلثوم» است

 

نائبۀ فاطمه

به حق بر فاطمه بوده است، نائب

که یک لحظه نشد در صحنه، غائب

 

در این عالم که غیر از «امّ کلثوم»؟

برادر را که شد اخت المصائب

 

صدقه

 

چگونه است؟

که تو - دختر بانوی آب‌ها -

لب‌تشنه

اسیر بیابان کربلا شده‌ای

حریم ثانیه‌ها

 ای دختر خورشید!

عزیزک ماه!

می‌خوانمت به شعر

 

به احترام تو

وقتی که شعر به تماشات می‌نشیند

باید به آسمان نوشت

بیهوده نبارد

 

زهرای سوم

ای مقامت، فراتر از مریم!

ای شکوهت، رساتر از حوّا!

«امّ کلثوم»! خواهر زینب!

عصمت‌الله دوّم زهرا!

 

هم‌سنگر زینب

ای زینب دوّم محمّد!

زهرای دگر به بیت احمد

 

چون خواهر خویش، هست زهرا

قرآن علی به دست زهرا

 

وقت رجعت

چون که گردیدند با احوال زار

آل عصمت، عازم شهر و دیار

 

وقت شد تا عترت شاه حجاز

از اسیری در وطن گردند باز

 

موقع اذان

 

دل من! سخت می‌شود حتّی لحظه‌ای را به جای او باشی

بی خبر از وقایع فردات با پدر گرم گفت‌وگو باشی

 

دل من! لحظه‌ای تصوّر کن یا خودت را به جای او بگذار

شب، کنار پدر نشسته و صبح به تکاپو و جست‌وجو باشی

قربانگه عشق

 

ای که برسینۀ خود، آتش ماتم داری!

به دل از داغ برادر، دو جهان غم داری

 

دخت مولایی و غم‌نامۀ زهراست تو را

نسبت از سلسلۀ حضرت خاتم داری

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×