دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
در به در

سال‌ها هست که من دربه در اربابم

سال‌ها هست که او در پی کارم باشد

 

همۀ مردم دنیا اگرم ترک کنند

چه خیال است که ارباب کنارم باشد

 

مهر حسین

بگذرید از گنهم، من خجل اربابم

هر چه باشد نمی‌از خاک و گل اربابم

 

بین ما گرچه زمین تا به سما فاصله است

نیستم دور، که من متصل اربابم

کوتاه سروده
ای کاش...

میان کوچه‌ها آداب می‌ریخت

عرق از صورت ارباب می‌ریخت

 

و ای کاش آن زمان عباس هم بود

که روی آتشِ در، آب می‌ریخت

فن شریف

نذر کردم بروم خوب گم و گور شوم

یک دهه از جلوی چشم خودم دور شوم

 

بروم جانب تفتیده‌ترین تاکستان

مست از جذبۀ هفتاد و دو انگور شوم

مادر نداشت زخم تنش را نشان دهد

بانوی صبح هستی و خورشید دیگری

خاتون آب هستی و پاک و مطهری

 

آری به اتنخاب خدا و گواه او

تنها تویی که لایق عشق پیمبری

 

در دامن تو مادر عالم سه ساله شد

شایسته از مقام تو شد شأن مادری

روز میلاد شما، روز عطا و کرم است

باز هم شعر سر شور و تغزّل دارد

دفتر من چقدر رایحۀ گل دارد

به نگاه تو قلم دست توسل دارد

 

جلوۀ ذات خدایی، لک لبیک حسین

نام او حک شده در گوشۀ عرشُ الرّحمن

 

آمد از جانب حق سبط پیمبر امشب

عرش و فرش از قدمش گشت منوّر امشب

 

کوریِ هرچه حسود است به پیغمبر ما

آمده آیهای از سورۀ کوثر امشب

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×