دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
لطف تو می‌‌کشد به حرم عاشق تو را

      شاه کرم به حال دل من نگاه کن

      ماه محرم است، مرا رو به راه کن

 

     لطف تو می‌‌کشد به حرم عاشق تو را

      با یک نگاه می‌‌شود این سینه کربلا

 

کوثر

      خیمه زدیم تا بزنیم از تو دم، حسین

      کوثر شدیم از غم تو دور هم، حسین

 

       با ما زبان گرفته تمام حرم،  حسین

      یا ذالجلال و الکرم و النعم، حسین

 

ابر بهار

هر آنچه غیر غمت را کنار باید زد

شبانه روز دم از زلف یار باید زد

 

هر آنچه هست به راه تو خرج باید کرد

تمام نیروی خود را به کار باید زد

 

بهشت

از محرم، حرمی‌ دور و بر ماه کشید

از دو چشم من و تو تا حرمش راه کشید

 

در کویر من و تو روضه گرفت و آنگاه

آب شیرین حیات از دل این چاه کشید

زیارتگاه

ای محاسنت خونین، داغ کربلا دارم

از هجوم غم‌هایت همچو نی، نوا دارم

 

گر چه بی‌نوا هستم، دل به نینوا بستم

دلبرا تهیدستم، میل نینوا دارم

 

یک کبوتر

دیگر نه دلم هوای صحرا دارد

نه میل گذار و گشت دنیا دارد

 

امروز برای یک کبوتر آیا

ای گنبد زرد، شانه‌ات جا دارد؟

هق هق لشکر

وای من خیمه‌ها به غارت رفت

گیسویی روی نی پریشان شد

وسط چند خیمۀ سوزان

خواهری دل شکسته حیران شد

کوتاه سروده
نیت

تیری به سیاه‌چشمی ماه زدند

آن راهزنان که بر حرم راه زدند

 

در دامن خود سنگدلی آوردند

با نیت قربت الی الله زدند

کوتاه سروده
حرم با تو زمین افتاد عباس

زمین خوردن تنت را هم بِه هَم ریخت

حرامی پیکرت را هم بِه هَم ریخت

 

حرم با تو زمین افتاد عباس

عمود آمد سرت را هم بِه هَم ریخت

دیدن خواب حرم قسمت هر هفتۀ ماست

خوش به حال دل ما گرچه پر از تنهایی است

هرچه هم هست گرفتار غم لیلایی است

 

هرچه از جور زمان زخم به قامت دارد

جای شکرش سر جاش است پر از شیدایی است

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×