دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
کوتاه سروده
از داغ تو سیب سرخ، لک خواهد زد

از داغ تو سیب سرخ، لک خواهد زد

خون از دل شاخه­‌ها شتک خواهد زد

 

هر وقت که باران بزند یاد لبت

بر زخم دل زمین نمک خواهد زد

کوتاه سروده
شمار زخم‌ها افزونِ افزون

یکی دریا، یکی دریاچۀ خون

شمار زخم‌ها افزونِ افزون

 

محرم می‌زند آرام آرام

ز چشمان دوبیتی‌­هام بیرون

شعله‌ور در خون

جنون گل می‌نماید تا بمانی شعله‌ور در خون

گلستانی بگردی در جهانی شعله‌ور در خون

 

زمین و آسمان تا حال می‌لرزند از آن روز

که بر پا کرده‌ای آتشفشانی شعله‌ور در خون

سفر سرخ

سیل خون تو ز صد وادی نخجیر گذشت  

بر تو ای شیر چه در جنگل شمشیر گذشت

شعله زد زخم تو بر خیمۀ خورشید و غمت

نیزه‌ای گشت و ز قلب فلکِ پیر گذشت

 

کوتاه سروده
خورشید، فراز نیزه‌ها مانده هنوز

 

بر نیزه، سری به نینوا مانده هنوز

خورشید، فراز نیزه‌ها مانده هنوز

 

در باغ سپیده، بوته بوته گل خون

از رونق دشت کربلا مانده هنوز

کوتاه سروده
نماز ظهر عاشورا

عَلَم‌های عزا برپاست در دل

فغان و اشک و واویلاست در دل

 

میان تیر و خون قامت به قامت

نماز ظهر عاشوراست در دل

به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر (ع)
نشسته روی دوشت آبشارها

سرودن از لب تو با انارها

و راوی شکفتنت بهارها

 

به پاک بودن تو غبطه می‌خورند

زلالی تمام چشمه سارها

به مناسبت ولادت امام حسین (ع)
حسین راه نمای تمام نهضت‌هاست

مه منوّر شعبان مه رسول خداست

مه مبارک میلاد سیدالشهداست

 

به رهروان هدایت ز حق رسیده خبر

که روی دست محمد عیان چراغ هداست

کوتاه سروده
گم شد ز لبان خشک دریا لبخند

شد تلخ به کام همۀ گل‌ها قند

گم شد ز لبان خشک دریا لبخند

 

هفتاد و دو روز و شب شفق شد، آخر

خون دل آسمان نمی‌آمد بند

عطش عشق

در محرّم ثمر عشق و وفا را دیدم

حاصل کوشش یاران خدا را دیدم

 

عشق پرواز که در بالِ نگاهم گل کرد

صحنۀ پر تپش کرببلا را دیدم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×