کربلا! ای جنّت‌المأوای ما!
ای بهشت خلد و روح‌افزای ما!
زائرانت، قدسیان خوش‌سرشت
خادمانت، حور و غلمان بهشت
خسته شدم، بریده‌ام آقا، شتاب کن
یا انتخاب کن بخرم، یا جواب کن
برگشتنم همان و فنا گشتنم همان
هرچه پل است پشت سر من خراب کن
بنازم آنکه دائم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
دلش چون کربلا کوی حسین است و نمیداند
که همچون دوردستان آروزی کربلا دارد
دل سپردیم به چشم تو و حرکت کردیم
بعد یک عمر که ماندیم... که عادت کردیم
دست‌هامان همه خالی... نه! پر از شعر و شرر
عشق فرمود: بیایید... اطاعت کردیم
پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.
×
