دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
یاد پهلوی شکسته کمرم را خم کرد

گه ز پا اُفتم و با آه جگر می‌خیزم

گه نشینم وسط حجره و بر می‌خیزم

 

دل من با جگر خون شده عادت کرده

مثل هر روز که با سوز جگر می‌خیزم

یاد حسین وقت بلا یاری‌ام کند

خواهر نداشتم که پرستاری‌ام کند

مادر نداشتم که مرا یاری‌ام کند

 

این بی کسی خلاصه به بی مادری نشد

بابا نبود رفع گرفتاری‌ام کند

چه خوب اگر بدهد کربلا به من

مرید بال زدم تا مراد گریه کنم

به شوق بام تو تا بامداد گریه کنم

 

و در خیال خودم رفته‌ام امام رضا

نشسته‌ام دم باب الجواد گریه کنم

به مناسبت شهادت امام جواد (ع)
مانند عاشورا ورق زد داستان را

زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را

طوری که حتی تار دیدی این و آن را

 

وقت زمین افتادنت احساس کردی

در باغ سرسبز تنت رنگ خزان را

به مناسبت شهادت امام جواد (ع)
اربا اربا...نه ولی سرخ و کبود

 

پس غریبی در وطن تکرار شد

شمع بودن سوختن تکرار شد

 

یک حسین تشنه در هنگام زهر

بعد از آن صدها حسن تکرار شد

لااقل زینبی کنارت بود

تک و تنها چه کار خواهی کرد

همسرت کاش بی قرارت بود

چقدر خوب می‌شد آقاجان

لااقل زینبی کنارت بود

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×