دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
یک قدم

 

عبّاس که در عشق دلى یک‌دله داشت

 در دشت جهاد، پرچم قافله داشت

 

یک روز پس از برادر آمد به جهان

 یعنى ز حسین، یک قدم فاصله داشت

 

خورشید و ماه

چون صبح‌دم سوّم شعبان گردید

 خورشید رخ حسین، تابان گردید

 

در نیمه‌شب چهارم شعبان هم

 ماه رخ عبّاس نمایان گردید

 

سه خورشید

 

در گلشن آزادى و عشق و احساس

 آمد به سه روز لاله و نرگس و یاس

 

خورشید سه و چهار و پنج شعبان

 سیماى حسین است و على و عبّاس

نور داور

 

بر روى حسین، نور داور، صلوات

 بر موى ابوالفضل دلاور، صلوات

 

میلاد حسین است و ابوالفضل رشید

 بفرست تو بر این دو برادر صلوات

فطرس پر سوخته

ما کز اثر گناه پرسوخته‌ایم

 چون شمع ز عشق دوست افروخته‌ایم

 

چون فطرس پرسوخته، چشم امّید

 بر لطف حسین بن على دوخته‌ایم

 

 

امید بخشش

 

پیوسته نواى «یا حسین» است مرا

دارم همه چیز تا حسین است مرا

 

چون فطرس و حرّ، امید بخشش دارم

وقتى سر و کار با حسین است مرا

 

امید فطرس

 

حق کرده ظهور تا حسین آمده است

آیات جهاد با حسین آمده است

 

فطرس به امید عفو بر درگه او

با ذکر حسین یا حسین آمده است

 

کشتی نجات

از روى حسین تا نقاب افکندند

 در عالم عشق، انقلاب افکندند

 

تبریک به توفان زدگان غم و درد!

کشتىّ نجات را به آب افکندند

 

مجموعۀ حُسن و عشق و ایثار و کرم

نور ابدىّ و ازلى می‌آید

 بر عالم ایجاد، ولى می‌آید

 

مجموعه‌ی حُسن و عشق و ایثار و کرم

 یعنى که حسین بن على می‌آید

 

بند دوّم

 

عشق در جوش می‌شود امشب

 عقل، مدهوش می‌شود امشب

 

بحر غفران و چشمه‌ی رحمت

 باز در جوش می‌شود امشب

ترجیع بند گل سرخ محمّدى «بند اوّل»

 

خیز و در بزم ما قدم بگذار

 از عدم، روى در قدم بگذار

 

در بر ما درآى و روى نیاز

 بر در سابق النّعم بگذار

رحجّت سوّم

 

دست قدرت تا ز رخسارش نقاب انداخته

 شور عشقش شورشى در شیخ و شاب انداخته

 

ماه اگر امشب مسیر نور خود را گم کند

 نى عجب زیرا نظر بر آفتاب انداخته

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×