دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
عاقبت عشق انتخابم کرد

لال بودم مرا زبان دادند

من افتاده را توان دادند

 

زیر خورشید گرم روز الست

مانده بودم که سایبان دادند

ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه‌ایم

می‌نویسم عشق و بی تردید می‌خوانم جنون

هرکسی دیوانه‌تر السابقون السابقون

 

می‌نویسم عشق و بی تردید می‌خوانم حسین

عاقلان دانند لکن اکثرا لایعقلون

عرش حق را چو گوشواره، حسین

حمد و شکرِ مزید یکتا را

خالق واهبُ العطایا را

که عطا کرد روزیِ ما را

آفرید آیۀ تولا را

کربلا داد و ذکر مولا را

کوتاه سروده
ارباب شهید

ای نور امید، یا اباعبدالله

قرآن مجید، یا اباعبدالله

 

با خود خبر شهادتت آوردی

ارباب شهید، یا اباعبدالله

کربلایی شدم از اول راه

 ابرم و بارش بی پروایم

موجم و همسفر دریایم

 

مثل خورشید کویری خشکم

مثل مهتاب شب صحرایم

دورِ مجنون گذشت، نوبت ماست

ما که هستیم؟ انتخاب حسین

از دعاهای مستجاب حسین

گرد راهی در آفتاب حسین

پرِ کاهی در التهاب حسین

گلی از خاک بوتراب حسین

قرآن فاطمه است که تکمیل می‌شود

آیات عاشقی است که تنزیل می‌شود

یس و مریم است که ترتیل می‌شود

 

کوثر و مُلک بوده و والفجر هم رسید

قرآن فاطمه است که تکمیل می‌شود

فطرس آمد پر گرفت از تو، به ما هم یاد داد

تا میان عاشقان ما هم سری پیدا کنیم

باید از خوبان عالم دلبری پیدا کنیم

 

در مسیر قرب لحظه لحظه باید پیش رفت

باید از این حال، حال بهتری پیدا کنیم

گرفته‌اند ملائک نخ عبایت را

اگر چه بال و پر ناتوانمان دادند ولی برای پریدن زمانمان دادند

 

خبر دهید دوباره به بال فطرس‌ها مجال پر زدن آسمانمان دادند

ای العطش ترانۀ قبل از ولادتت

ای دلنواز قاری قرآن خوش آمدی در بیت وحی با لب خندان خوش آمدی ای العطش ترانۀ قبل از ولادتت مادر فدات! با لب عطشان خوش آمدی  

در صبح میلاد

بهار آیینۀ  یاد تو باشد

گل خورشید همزاد تو باشد

 

به هر دشتی که سرخ از خون مردی­ است

طنین سبز فریاد تو باشد

        

بوسۀ آفتاب

گر رفته بود از سر کوی تو آفتاب

برگشته است باز به‌سوی تو آفتاب

 

باغ افق که روز، پر از عطر نور شد

هر صبحدم شکفت به بوی تو آفتاب

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×