دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
تشنگی می‌کندت مست، خدا می‌داند

به خدا خواست خدا کشته ببیند ما را گل سرخیم و دلش خواست بچیند ما را

آنچه دیدیم همه نور جمال ازلی است کربلا عاشق دیدار حسین بن علی است

آخرین شام را تحمل کن...

در غبار غروب غمگینی، قافله پر غرور می‌آمد خسته جان و اسیر تاریکی از دیار حضور می‌آمد

می‌شد از بوی زخمشان فهمید، کربلا رفته‌اند و حالا هم ... می‌شد از چهره‌های آن‌ها خواند تا خدا رفته‌اند و  حالا هم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×