دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
جغرافیای عشق

وقتی که بر پیشانی‌ام مهر گدا است

یعنی که تقدیرم به دستان شما است

 

دم بازدم در سینه‌ها نام تو جاری است

این حنجره اهدایی زهرا به ما است

 

صاحب کرم

هرجا که حرف معرفت افتاد لاجرم

شاعر نوشت اول خط «صاحب کرم»

 

صاحب کرم اگرچه به ظاهر شود ذلیل

اما به ذهن مردم دنیاست محترم

 

باید از ما فقط شنید: حسین

تا مرا در گناه دید حسین

زودتر از همه دوید حسین

 

باید از او فقط شنید خدا

باید از ما فقط شنید حسین

 

نوکری

تا از می ‌‌و بادۀ تو مستم، هستم

تا رشتۀ دل را به تو بستم، هستم

 

من زندگی‌ام بسته به این نوکری است

تا نوکر مادر تو هستم، هستم

 

جور دیگر دوستت دارم حسین

از ازل تا روز محشر دوستت دارم حسین

در همه عمرم سراسر دوستت دارم حسین

 

گفته پیغمبر تو را باید همیشه دوست داشت

طبق دستور پیمبر دوستت دارم حسین

 

ذکر لبان ما صف محشر بُود: حسین

شکر خدا که نور ولایت به ما رسید

الطاف خاندان کرامت به ما رسید

 

وقتی برای خون خدا نوحه‌خوان شدیم

بالاترین مقام عبادت به ما رسید

 

قوت غالب

 

لباس خادمی و نوکری مناسب ماست

حسین در دل طوفان خودش مراقب ماست

 

تمام سال، سر سفره‌اش نمک خوردیم

غذای روضۀ ارباب، قوت غالب ماست

 

مرهم

یک وقت از ما نوحه و دم را نگیری

سینه‌زنی و شور و ماتم را نگیری

 

خیلی میان روضه‌هایت سود کردیم

یک موقع از ما روضه و غم را نگیری

 

زبور اشک

روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک

خورشید غبطه می‌خورد اینجا به نور اشک

 

داود‌های مرثیه از راه می‌‌‌رسند

با آیه‌های تشنه لبی از زبور اشک

 

یک شب به رونمایی این شعرها بیا

در محفل صمیمی ما با حضور اشک

 

شش گوشۀ امام شهیدانم آرزوست

جان بر کف و اشاره جانانم آرزوست

جانان هر آنچه می‌‌طلبد، آنم آرزوست

 

درمان درد من نبود غیر درد دوست

دردم دوا کنید که درمانم آرزوست

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×