دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ری کربلا است یا تو حسینی؟

               

رود از جناب دریا، فرمان گرفته است

یعنی دوباره راه بیابان گرفته است

 

تا حرف آب را برساند به گوش خاک

در عین وصل، رخصت هجران گرفته است

 

هم تا بهار را به جهان منتشر کنند

دریا ز باد و باران، پیمان گرفته است

پر می‌کشیم از حرمت محضر حسین

این جاست خاک ری وَ ملقب به کربلاست

خیلی گران تمام شده و مُلک خون بهاست

هر گوشه زین دیار اگر هیئتی به پاست

پشت قباله و سندش یک سر جداست

 

زان روز که معامله شد سرزمین ما

ری نیست نام آن و شده وادی البکا

تو چشم و چراغ مجتبایی

ای جان حسن به پیکر ری

ای ظلّ همات بر سر ری

 

در دامن خاک آیۀ نور

در سینۀ پاک گوهر ری

 

ماه فلک شرافت و قدر

خورشید بلند اختر ری

مدح حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
ضامن شده امشب براتِ کربلا را

گرچه شبیهِ وضعِ شهرِ خود وخیمیم

ما همچنان پابندِ آن عهدِ قدیمیم

 

تهران اگرچه مثلِ مشهد، مثلِ قم نیست

ما هم کنارِ سفرۀ شاهِ کریمیم

مدح حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
در هر سلام زائرانت، کربلا جاری است

 

گاهی مسیر عشق، طولانی و باریک است

این راه، پر پیچ و خم است و غرق تشکیک است

دنیای شهر من اگرچه گاه تاریک است

احساس من این است که خورشید نزدیک است

یا کریم ابن کریم ابن کریم ابن کریم

آفتاب فاطمه! چشم و چراغ اهل بیت

منشأ فضل و کرامت! صاحب لطف عمیم

 

 هم شریف ابن شریف ابن شریف ابن شریف

 هم کریم ابن کریم ابن کریم ابن کریم

 

 قبلۀ دل! کعبه ی اهل ولایی! نی عجب

 گر زند بیت الحرامت بوسه بر خاک حریم

مدح حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
بوی حسین می‌دهد این کربلای تو

 

یا سید الکریم که جان‌ها فدای تو

شد چشم شیعه غرق به خون در عزای تو

 

در شهر ری که همچو بهشت است در زمین

بر روی خاک تیره نهان شد لقای تو

به محضر حضرت عبدالعظیم (ع)
آیینه‌دار کربلا

 

پر کرده‌ای وجود مرا از قدیم، تو

ما رعیتیم و شاهِ عبدالعظیم تو

آقا! تمام شهر گدا و کریم تو

یا سیدالکریم! ببین آمدیم، تو-

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×