دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
یاد حسین می‌دمد از نای تشنه‌ات

 

آقای سامرا چقدر ناتوان شدی

خیلی شبیه مادر خود قد کمان شدی

عمری اسیر طعنه و زخم زبان شدی

تبعیدی مجاور یک پادگان شدی

به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
افتاده بود یاد خیام؛ آه عمّه جان

دارد میان هیأت خود گریه می‌کند

با اهل بیت عصمت خود گریه می‌کند

با داغ هتک حرمت خود گریه می‌کند

دارد برای غربت خود گریه می‌کند

آب پشت سرشان امّ بنین می‌ریزد

وقت پرواز رسیده، پر خود را برداشت

زودتر از همه آب‌آور خود را برداشت

 

مشک‌ها را که علمدار روی ناقه گذاشت

یا علی گفت و علی اصغر خود را برداشت

 

بغلش کرد و صدا زد که خدا رحم کند

بر سر دوش عمو دختر خود را برداشت

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×