دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
زمزمۀ مادر در سوگ علی اکبر علیه السلام

ز فِراق لاله روی تو سینه داغ دارد

دل داغدیده از سینۀ من سراغ دارد

 

دل چرخ پیر بگداخت به نوجوانی تو

چه دلی است خام کز سوخته‌ای فَراغ دارد

زبان حال حضرت رقیه خاتون علیها السلام

صبــا به پیر خــرابات از خــرابۀ شـــام

ببــر زکــودک زار این جگــر گدازْ پیام،

 

که: ای پــدر ز مــن زار هیــچ آگـــاهی؟

که روز من شب تار است و صبح روشن، شام

شام غریبان

خاک غم بر سر گلزار جهان باد امشب

رفته گلزار نبوّت همه بر باد امشب

 

خرگه چرخ ستم پیشه بسوزد که بسوخت

خرگه معدلت از آتش بیداد امشب

سوگ علی اصغر (ع)

رفت اصغر شیرینم ز آغوشم و دامانم

برگِ گلِ نسرینم یا شاخۀ ریحانم

 

آن غنچۀ خندان را من غنچه نمی‌خوانم

«آن دوست که من دارم و آن یار که من دانم»

سوگ سر سروران سلام الله علیه

ای که از زخم فراوان، مظهر بی چند وچونی

در حجاب خاک و خون چون شاهد غیب مصونی

 

آه و واویلا! چنان کوبیدۀ سُمّ هَیونی

همچو اسم اعظمی کز حیطۀ دانش برونی

رسیدن به کربلا

موکب شاه فلک فر، در زمین نینوا

چون فرود آمد «تجلی الله فی وادی طـُوی»

 

تا که خرگاه امامت شد در آنجا استوار

آسمان زد کوس «الرحمن علی العرش استوی»

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×