مشخصات شعر

عبدالله بن یَقطُر حمیرى

سلام باد به عبدالله بن یقطُر راد!

 سلام ما نه همین کز خدا سلامش باد!

 

خود او غلام حسین، مادرش کنیز حسین

 که با ولىّ خدا یافت هم‌زمان میلاد

 

جواب نامه‌ی مسلم که بر حسین نوشت

 به کوفه بُرد ولى در کف عدو افتاد

 

ز باز گفتن اسرار چون که سرپیچید

 به بام قصر برآمد به حکم ابن زیاد

 

که بر حسین کند لعن لیکن آن نستوه

 به لعن و نفرت ابن زیاد زد فریاد

 

ورا ز بام فکندند و استخوان‌هایش

 به هم شکست که باید به کوفه جان می‌داد

 

به خون چو هانى و مسلم تپید پیکر او

فقیه کوفه جدا کرد از بدن، سر او

عبدالله بن یَقطُر حمیرى

سلام باد به عبدالله بن یقطُر راد!

 سلام ما نه همین کز خدا سلامش باد!

 

خود او غلام حسین، مادرش کنیز حسین

 که با ولىّ خدا یافت هم‌زمان میلاد

 

جواب نامه‌ی مسلم که بر حسین نوشت

 به کوفه بُرد ولى در کف عدو افتاد

 

ز باز گفتن اسرار چون که سرپیچید

 به بام قصر برآمد به حکم ابن زیاد

 

که بر حسین کند لعن لیکن آن نستوه

 به لعن و نفرت ابن زیاد زد فریاد

 

ورا ز بام فکندند و استخوان‌هایش

 به هم شکست که باید به کوفه جان می‌داد

 

به خون چو هانى و مسلم تپید پیکر او

فقیه کوفه جدا کرد از بدن، سر او

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×