مشخصات شعر

بُشر بن عمرو حضرمى

سلام باد به بُشر بن عمرو! سردارى

 که شهره بود به جان‌بازى و فداکارى

 

ز حَضرَموت یمن بود و عشق حضرت دوست

 کشید در صف عشّاقش از وفادارى

 

حسین، بیعت از او برگرفت زیرا داشت

 به مرز خطّه‌ی رى، زاده‌ی گرفتارى

 

نرفت و در شب عاشور گفت با مولا:

 تو کشته گردى و من زنده؟! آه! از این خوارى

 

درندگان، بدنم زنده زنده پاره کنند!

 گر از تو بگذرم ار چه تو خویش بگذارى

 

به پیشگاه شهادت به حمله‌ی اوّل

 شهید عشق خدا گشت از سبک‌بارى

 

گذشت از زن و فرزند و جان و هستى خویش

به حکم دوست‌نوازى و حق‌پرستى خویش

بُشر بن عمرو حضرمى

سلام باد به بُشر بن عمرو! سردارى

 که شهره بود به جان‌بازى و فداکارى

 

ز حَضرَموت یمن بود و عشق حضرت دوست

 کشید در صف عشّاقش از وفادارى

 

حسین، بیعت از او برگرفت زیرا داشت

 به مرز خطّه‌ی رى، زاده‌ی گرفتارى

 

نرفت و در شب عاشور گفت با مولا:

 تو کشته گردى و من زنده؟! آه! از این خوارى

 

درندگان، بدنم زنده زنده پاره کنند!

 گر از تو بگذرم ار چه تو خویش بگذارى

 

به پیشگاه شهادت به حمله‌ی اوّل

 شهید عشق خدا گشت از سبک‌بارى

 

گذشت از زن و فرزند و جان و هستى خویش

به حکم دوست‌نوازى و حق‌پرستى خویش

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×